بسم الله الرحمن الرحیم «مادر» آتش گرفته، نه نرو، برگرد مادر میخ در و ضرب لگد... از درد، مادر... در روی مادر، میخ در پهلوی مادر از روی در بگذشت ده‌ها مرد... مادر سلمان جلوتر نه، نرو، چیزی نگو... نه! چاره نشد هرچه تقلا کرد مادر برخاستم غرق عرق از خواب هذیان این خانه بی‌تو بی‌فروغ و سرد مادر از آن شب تدفین پدر دیگر نخوابید گردیده روی بوترابت زرد مادر دیشب دعا کردم که مهدیمان بیاید پایان پذیرد این شب پر درد مادر سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems