مدینه، کوفه، بصره و تمام این شهرها به‌لحاظ میراث شیعه هرکدام تاریخ معیّن خود را دارند و جا دارد که ما میراث‌های حدیثی خود را به‌لحاظ مکان‌ها ارزیابی کنیم؛ زیرا اینها دارای ارزیابی خاصّ خودشان‌اند و تأثیر هم دارند. مثلاً اوّلین میراث‌های ما که تدوین شده در کوفه است، بلکه می‌شود گفت: دقیقاً اوّلین کتابی که به اسم کتاب شیعی از امیرالمؤمنین (ع) تدوین شده به دست دو کاتب حضرت، عبید الله و علی پسران ابی‌رافع مدنی و احتمالاً در سال‌های 37 ـ 38 هجری قمری و در زمان خود حضرت امیر (ع) بوده که نویسندگان و منشیان حضرت (ع) بودند. کتاب «القضایا والسنن والأحکام» که رسماً اوّلین کتاب و غیر از کتاب جفر و رسالۀ جامعه است که حضرت امیر (ع) در مدینه از رسول الله (ص) نوشتند. آنچه که به‌عنوان میراث شیعی نوشته شده ابتدايش در کوفه و همین «کتاب القضایا والسنن والأحکام» تألیف پسران ابی‌رافع مدنی است. زیدی‌ها روی این کتاب خیلی بیش از ما قابلیّت نشان داده و اصلاً می‌گفتند: کتاب علی (ع) همان است. در کتب اهل سنّت هم الآن یک عدّه از اقوال از علیّ بن ابی طالب (ع) نقل می‌شود که ما شیعیان قائل نیستیم و تعجّب‌آور این است که در کتب زیدیّه همان اقوال عن عليٍّ (ع) آمده و ما برای اوّلین بار موفق به حلّ این امر شده و گفتیم: ظاهراً اینها در همان کتاب («کتاب القضایا والسنن والأحکام») در کوفه بوده. به هر حال از اوایل قرن اوّل کوفه به‌عنوان مرکزی برای حدیث اهل بیت ـ علیهم السلام ـ شناخته می‌شود. البتّه بعد از شهادت امیرالمؤمنین (س) و مدّت ده سالِ حضرت مجتبی و یازده سالِ سیّد‌الشهدا (س) و تا اوایل حضرت سجّاد (ع) ما باز نشاط علمی را در کوفه نمی‌بینیم. این امر اواخر قرن اوّل دومرتبه از خود حضرت سجّاد و طبعاً حضرت باقر ـ علیهما السلام ـ شروع می‌شود که زمان نشاط علمی برای شیعه در کوفه است؛ یعنی: اگر از سال 80 و 90 شروع کنیم، محور حدیث ما کوفه است و حدیث کوفۀ ما چون روات زیاد و خطّ و خطوط زیادی داشت که یک عدّه سیاسی و یک عدّه فکری بودند و هر کدام برای خودشان روایت نقل می‌کردند، خیلی کثیر‌الاختلاف است. این خطّ کوفه تا زمان امام صادق (ع) (سال 150 و شاید تا 160 ـ 170) ادامه داشت و اساس و پایۀ حدیث شیعه مال کوفه است. هم‌زمان با کوفه در سال‌های 120 ـ 130 بصره هم روات دارد و حدیث بصره چون شیعیان در آن جا کم بودند، تعارضش کم‌تر است. مثل فضیل بن یسار و ربیع بن عبدالله و مسامع (مسمع بن عبد الملک و...) خطّ بصری ما هستند. خطّ بصری ما اجمالاً ضعیف است و قوی‌ترین خطّ ما در نیمۀ قرن اوّل ـ که اساس تمام تفکّرات شیعی است ـ در کوفه است. بعد از کوفه و بصره مدینه است، اما با این‌که خود حضرت باقر و حضرت صادق ـ علیهما السلام ـ در مدینه بودند، متأسّفانه شیعه‌ای که راوی آثار باشد در مدینه زیاد نداریم. تعدادی مثل علیّ بن جعفر از برادرشان موسی بن جعفر ـ علیهما السلام ـ از خود خاندان رسالت هستند. تعدادی هم در مدینه متفرّقه‌اند و نسبتاً ضعیف است. نیمۀ اوّل قرن دوم کم‌کم اشاعره که در اواخر قرن اوّل (حدود سال‌ 80) وارد قم شده و خیلی هم شیعیان به‌معنای امروزی نبودند و شاید مثلاً به‌اصطلاح بعضی‌ها شیعۀ سیاسیِ مخالف با نظام سیاسی بودند، چون عرب و یمنی بودند، کم‌کم در ایّام حج که به مدینه آمدند شروع به نقل حدیث کردند و مواردی از امام صادق (ع) داریم که اشاعره از آنها حدیث نقل کرده‌اند، امّا کم و اوایل کار است. 👇👇👇