. حجةالاسلام و المسلمین علی اکبر مهدی پور، مؤلف كتاب «کرامات معصومیه علیها السلام» نوشته است: آیه الله شبیری، کرامتی را در مورد برادر مرحوم حاج شیخ حسنعلی تهرانی (متوفای ۱۳۲۵ ه) نقل کردند، سپس فرمودند: مرحوم حاج شیخ حسنعلی تهرانی، جدّ مادریِ آقای مروارید است و بهتر است ماجرای كرامت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را از خود ایشان بپرسید. بعد از مدت‌ها، روز ۲۳ ذیقعده ۱۴۱۴ قمری، که روز زیارتی مخصوص حضرت امام رضا علیه السلام، بود، با جمعی از دوستان برای عتبه بوسی امام رضا علیه السلام شرفیاب بودیم و به خدمت آیةالله مروارید نیز رسیدیم و داستان زیر را از ایشان شنیدیم. آیةالله مروارید گفت: حاج شیخ حسنعلی تهرانی، فرزند «حاج محمود تاجر تبریزی»، كه از مدرسین عالی رتبه حوزه علمیه سامرّا در عهد میرزا شیرازی بوده و برادری داشته به نام «حاج علی شال فروش» که هم از تجّار بازار بوده و هم مسئول تهیه لباس دربار ناصرالدین شاه بوده و حتی لباس‌های شاه زیر نظر او دوخته می‌شده و... این برادر، در تمام مدتی که برادر دیگرش (حاج شیخ حسنعلی تهرانی) در نجف مشغول تحصیل بوده هر ماه پنج تومان (که در آن موقع مبلغ قابل توجه‌ای بود) برای او می‌فرستا‌ده، تخلّف هم نمی‌کرده و... تا این که آن برادر تاجر، فوت می‌کند و چون در قم مقبره خصوصی تهیه كرده بوده، جنازه او را به قم حمل می‌کنند. حاج شیخ حسنعلی تهرانی كه در آن موقع در مشهد سکونت داشته، طی تلگرافی از فوت برادر تاجرش مطلع می‌شود؛ پیش خود می‌گوید: الآن وقت جبران خدمات برادر است. لذا مرحوم حاج شیخ حسنعلی به حرم امام رضا علیه السلام مشرّف می‌شود، و پای ضریح حضرت امام رضا علیه السلام می‌نشیند و متوسل می‌شود و به حضرت عرض می‌کند: برادرم در این همه سال به من خدمت کرده و یک مرتبه هم نتوانستم جبران کنم، جز همین که الآن كه دستش از دنیا كوتاه شده، بیایم این جا و به شما عرض کنم: برادر من غیر از تجارت در دربار هم بود و ممكن است حقوق و مظالمی به گردنش باشد و از شما خواهش کنم، اکنون که برادرم فوت شد، شما به خواهرتان حضرت معصومه علیها السلام سفارش برادر مرا بفرمایید تا به برادرم کمکی کنند. بعد از دعا و گریه و توسل و استغاثه‌ی بسیار از حرم خارج و به منزل می‌رود و... همان شب پدر آقای «شیخ عبدالعظیم سوادکوهی» در عالم رؤیا می‌بیند که یك جنازه را از تهران به طرف قم تشییع می‌کنند و مأمورین عذاب نیز همراه تابوت می‌روند و در مسیر تشییع او را عذاب می‌کنند. اما هنگامی که جنازه به صحن مطهّر حضرت معصومه علیها السلام می‌رسد، مأمورین عذاب دمِ درِ صحن مطهر می‌ایستند و به احترام کریمه اهل بیت، وارد صحن نمی‌شوند. پدر آقای «شیخ عبدالعظیم سوادکوهی» گفته است: در آن هنگام، دیأم بانوی مجلّله‌ای از حرم مطهّر خارج شد و به این فرشته‌ها که مأمور عذاب بودند فرمود: برادر ایشان، به برادر من متوسل شده و برادرم در حقّ او شفاعت کرده است، دیگر شما برگردید و با او کاری نداشته باشید. فرشته‌ها اطاعت می‌کنند و بر می‌گردند. فردای آن شب، وقتی بررسی می‌كنند، متوجه می‌شوند كه روز گذشته، تنها جنازه‌ای كه از تهران به قم برده شده، جنازه «حاج علی شال فروش» برادر «حاج شیخ حسنعلی تهرانی» بوده است. این رؤیای صادقه را آقای مروارید از آقای شیخ عبدالعظیم سوادکوهی نقل کرده، ایشان نیز بدون واسطه از پدرشان نقل کرده بودند. 📚 آیه الله اراکی، یک قرن وارستگی، ص ۱۳۶ 📚 کرامات معصومیه علیها السلام، ص ۲۸۸ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك