در راه برگشت از مشهد با اتوبوس هستم.
یادم نمیاد آخرین بار کی از مشهد با اتوبوس اومدم، فکر کنم کلا سختی هاش یادم رفته بود.
بگذریم.
چیزی که همش تو حرم آقا یادم می افتاد، حرف زهرا (دخترکم) بود که می گه" من امام رضا را خیلی دوست دارم چون اولین امامی که باهاشون آشنا شدم، امام رضاست. "
جای همسرم و بچه هام خیلی خالی بود. هر جای حرم می رفتم یاد خاطراتم می افتادم. بالاخص دارالحجه که معمولا می ریم اونجا میشینیم که بچه ها بازی کنند ما هم اگر بشه دو تا دعا بخونیم.