💠 💠 الان که دغدغه جهیزیه تقریبا تموم شده بود باید دنبال خونه و تالار می‌گشتیم🙂 تو اون دوران واقعا دستمون خالی بود💸 تو همون شرایط هم حتی یک لحظه امیدمون رو از دست ندادیم💪 ما قرار بود بیایم و قم زندگی کنیم🤲 تقریبا همه مخالف بودن اما😠 ما واقعا دلبسته قم و حضرت معصومه سلام الله شده بودیم😍 حاج اقا و من تو قم تحصیل کرده بودیم😇 تقریبا به همه دوستامون سپردیم و چندین جا آگهی زدیم که دنبال منزلیم اون موقع برای پیش یک خونه حداقل ۳۰ میلیون تومان نیاز بود و ماهیانه حداقل یک و نیم میلیون😔 چندین خونه بهمون پیشنهاد شد🙂 اما قیمت بالایی داشتن😞 یه روز بهش گفتم🙃 عزیزم اصلا به خودت سخت نگیر ، یک خونه معمولی پیدا کن ، خودمون دوتایی درست ش میکنیم😍 یادمه ساعت ۹ شب بود که گوشیم زنگ خورد📱 هوا برف بود و وقتی شماره ناشناس دیدم گفتم حتما برای خونه زنگ زدن یک خانمی بود 📞 گفت یک روحانی نذر کرده منزلش رو به قیمت پایین به یک عروس و داماد بده من خیلی خوشحال شده بودم😍 پرسیدم چه مبلغی مدنظرشونه🧐 خانم گفت شش میلیون پیش و ماهی ۳۰۰ هزار تومان اجاره😳 انقدر ازین مبلغ تعجب کردم که فکر کردم میگن ۳۰ میلیون پیش😨 سریع گوشی دادم همسرم📞 دیدم چشماش برق میزنه👀 گوشیو قطع کرد و پست سر هم میگفت الحمدالله الحمدالله🤲 حدودا اخرای شب بود که مجدد خانم زنگ زد و گفت🧕 فقط یک چیزی این خونه یکم قدیمیه و نیاز به رنگ و.. داره🏠 ناراحت نمیشی ازینکه وسیله هاتو اونجا بیاری؟👀 گفتم نه عزیزم ان شاالله حضوری هم میایم پیشتون👋 تقریبا دو روز بعد رفتیم قم✌️ مجتمع مخصوص طلاب بود🙂 برام عجیب بود تاحالا اینطوری ندیده بودم😳 وارد خونه شدیم🏠 یک خونه ۶۰ متری تکخواب بود1⃣ کابینت تقریبا زنگ زده بود ❌ رنگ دیوار کاملا نیاز به رنگ آمیزی مجدد داشت و زمین موزاییک بود و شیرآلات هم خراب شده بود🚫 همسرم یکم دلش گرفت😔 دستشو گرفتم🤝 گفتم وااای چقدر خوبه بالاخره یک جایی پیدا شد که دوتایی شروع کنیم گفت اخه اینجا خیلی قدیمیه و من دوست داشتم برای تو منزل قشنگ تری تهیه کنم😔 گفتم ببین اصلا‌مهم نیست ، من وسایلم نوع هست ،بیاد تو خونه قشنگش میکنه😍 خودمونم تعمیر میکنمش😍 بهم گفت مطمعنی عزیزم؟😔 گفتم اره فدای تو ، تو فقط بخند😊 دلش گرم شد😊 دیدم لبخند میزنه یادمه برای پیش خونه که مبلغ شش میلیون بود وام گرفتیم 😉 توی دیوار رو گشتم یک بنده خدایی جای طلبش بهش کابینت داده بودن😁 دیدم نسبت به قیمتش عالیه👌 ازین کابینت ها پیش یاخته و سفید بود و کلا بهمون میداد ۳ میلیون😃 رفتیم و دیدیم ، خیلی قشنگ بود گرفتیمش😌 با این مبلغ اصلا کابینت پیدا نمیشد👏 از طرفی بابد شیرآلات می‌خریدیم🙈 کامل چندین مغازه رو دیدیم و به قیمت باور نکردنی شیرآلات خریدیم👌 صاحب خونه عزیزمون هم سه میلیون از مبلغ پیش رو داد تا ما خونرو تمیز کنیم رنگ گرفتیم و امدیم خونه😊 من شهرستان موندم و حاج اقا یک هفته حسابی با عشق خونرو برام تمیز کرد🙂 کابینت هارو وصل کردن و... وقتی اومد گفت 🙃 نورچشمم ، درسته نتونستم برات خونه قشنگ بگیرم اما بیا ببین برات‌ چقدر قشنگش کردم😍 عکسارو که دیدم از ذوق نمیدونستم چی بگم😌 خونه خیلییی قشنگ شده بود😍 ما انقدر عاشقانه همدیگرو دوست داشتیم که این چیزا اصلا برامون مهم نبود😇 مهم فقط باهم بودنه بود....❤️ ⬅️ ادامه داستان واقعی فردا🌱 از همین کانال 👇 🔰@ezdevage_asemani بیا که تو ثبت نام بشی‼️ 👇👇👇👇👇 @pasokhgou_1 👆👆👆👆👆