لطفا جهت شناخت به همدیگر فرصت دهید. مکالمه دو طرف در جلسه ی معارفه موضوع : شناخت مخاطبین: محدثه و علیرضا محدثه و علیرضا به اتفاق مادرها در مکان کافی شاپ حاضر شدند جهت صحبت و آشنایی. هنگامی که علیرضا با مادر وارد کافی شاپ شدند دختر خانم و مادر شون را دیدند .علیرضا از آنجایی که خجالتی بود سر را پایین انداخت و آرام سلام کرد .دختر خانم و مادر بر حسب احترام ایستادند و احوالپرسی کردند . علیرضا بسیاار آرام جواب میداد و بسیار عرق کرده بود . دختر خانم و مادرشون احوالپرسی مادر و علیرضا را کردند و آماده برای نشستن شدند . همه ایستاده بودند و منتظر که تعارفی از جانب علیرضا انجام شود که بفرمایید اما علیرضا حواسش نبود و هول شده بود و ساکت ماند بالاخره همه نشستند و دختر خانم این نوع رفتار را نپسندیده بود .معارفه شروع شد. مادر آقاپسر اشاره کردند که در مورد خودتون یکم توضیح دهید تا بیشتر آشنا شویم. دختر خانم شروع کرد با صدای رسا که من محدثه هستم و تحصیلاتم و شغلم و چند خواهر و چند برادر و.. مادر آقا پسر پرسید محدثه خانم چرا تا حالا ازدواج نکردید؟ محدثه جوابی مشخص نداشت در مورد این سوال و گفت قسمت نبوده و سکوت کرد. مادر محدثه پرسید که آقا علیرضا درآمدتون چطوری هست .آیا با پدر کار می‌کنید و شریک هستید یا مستقل هستید ؟ علیرضا از پرسش این سوال تعجب کرد و میلی به پاسخ دادن نداشت.و گفت بله و سکوت کرد. هردو احساس خوبی از شروع جلسه نداشتند چون شروع جلسه را مثبت ندیده بودند. منوی کافی شاپ را آوردند و مادر علیرضا تعارف کرد و همه چایی سفارش دادند. علیرضا سفارش قهوه متفاوتی را برای خود انتخاب کرد و..