🌸🕊معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا 🖊🖊🖊تحلیل روانشناختی شخصیت جان فدا "حاج قاسم سلیمانی" سالها و شاید قرن هاست که اندیشمندان آمده اند و رفته اند، سالها بحث و تحقیق، هزاران مورد آزمایش،هزاران هزار مقاله علمی و....برای تبیین اینکه روان چیست و روانشناسی به دنبال چیست؟ اینکه انسانی سالم پرورش یابد ،که نه تهدید کننده باشد و نه منفعل. انسانی که بتواند در مسیر درستِ زندگی گام نهد و بتواند خود و دنیا را بسازد. و ما اینجا در ایران که نه، شاید در تمام کشورهای درحال توسعه ،انگشت به دهان می گزیم از اینکه علم روانشناسی پیش رفت و ما جا مانده ایم ! هر روز با این حسرت به دنبال کسب مقاطع دانشگاهی ،تحقیق و نوشتن مقاله و ....هستیم و هر روز حساب ِچوب خط ِ کتابهایی که هست و هنوز نخوانده ایم را پر می کنیم. به واقع به دنبال چیستیم؟! فروید و یونگ و یانگ و....به دنبال چه بودند آیا مدینه فاضله ای می خواهیم با انسانهای سالمی که در نقطه درست تاریخی ِخود قرار بگیرند و مسوولیت های فردی ،خانوادگی و اجتماعی شان را درست انجام دهند؟ آیا این همان چیزی است که در روانشناسی به دنبال آنیم؟ این روزها شهرهایمان، سکوتِ عمیقِ حسرتِ نبودِ سردار سلیمانی را دارد. مردی به بلندای سرافرازی ایران،با روحی آرام و قلبی مطمئن. همچون مالکی که پیرو مولایش علی ،جمع اضداد بود با جاذبه ای به بلندای تواضعش و دافعه ای به بلندای اقتدارش. این روح آرام و قلب مطمئن از چیست که او و امثالش دارند و همه بشریت به دنبال آنند؟ 👤آلفرد آدلر معتقد بود مقیاس و معیار سلامت روان و قضاوت برای ارزشمندی یک فرد،علاقه اجتماعی اوست.علاقه اجتماعی به معنای احساس وحدت با کل بشریت . این یعنی فردِ ارزشمند ،علاقه اجتماعی رشد یافته دارد و برای موفقیت و برتری همه انسانها می کوشد. به عبارتی برای کمال تمام انسانها در یک جامعه ایده آل تلاش می کند. بر این اساس می توان گفت سردار سلیمانی با دغدغه های فرا ملی و تلاش برای آزادی و آزادگی همه انسانها یک انسان رشد یافته که هدفش کمال و آرامش همه انسانها بود. قلب مطمئن و اعتقاد راسخ او به اهداف متعالی اش ،نمودِ علاقه او به کل بشریت بود. همان واژه علاقه اجتماعی که آدلر ملاک ارزشمندی می دانست.