سعید چند ماه قبل از راهی جبهه شد؛ با این ڪه محصل بود می‌گفت وظیفه‌ی من در شرایط کنونی دفاع از وطن است. چند ماه بعد یعنی مرداد سال ۶۷ و حمله منافقین به غرب کشور دوباره به جبهه رفت. یکی از پسرانم را در تصادف از دست داده بودم و به همین علت تمام اقوام از سعید می‌خواستند که بماند تا نکند اتفاقی برایش بیفتد و خانواده را دوباره داغ‌دار کند، اما دائما تکرار می‌کرد، امام گفته همه باید بروند پس باید بروم و در راهی کردستان شد. سفر بودیم، وقتی برگشتیم خبر شهادت سعید را به پدرش دادند، اما من نمی‌توانستم باور کنم. ده روز بیشتر از رفتنش نمی‌گذشت، بود ڪه بدرقه اش کردیم و روز درسن ۱۷ سالگی به شهادت رسید. در عملیات مرصاد حدود ۴۰۰ شهید دادیم که پیکر خیلی از شهدا برنگشت، اما الحمدالله پیکر سعیدم را خیلی زود در آغوش گرفتم. 🆔️ @fadak44 🌷