شعرخوانی عید غدیر بگویید با دل که دلبر علیست به سرها بگویید سرور علیست بگویید قند مکرر علی است واز هرچه گفتند برتر علی است به قرآن که ساقی کوثر علیست بود واجب از مرتضی دم زدن از آن آفتاب خدا دم زدن از آن شاه بی ادعا دم زدن و باید از او بی ریا دم زدن که بیزار از هرچه منکر علیست قدمهام شد وقف راه نجف به شوق رسیدن به شاه نجف و یک سجده در بارگاه نجف منم عبد و حیدر اله نجف که الله را اصل و مظهر علیست علی صاحب قبضه ی ذوالفقار علی بهترین معنی اقتدار علی صاحب الامر و الاختیار علی غرق در ذات پروردگار و از حد ادراک برتر علیست ملک مست یا ربنای علیست فلک وصله ای از عبای علیست بهشت عکس ایوان طلای علیست صدای خدا هم صدای علیست نبی گفته بر پیکرم سر علیست امیری برازنده ی مرتضاست بزرگی خودش بنده ی مرتضاست بهشت نبی خنده ی مرتضاست به نامی که زیبنده ی مرتضاست فقط ذکر خاتون محشر علیست کریم است و اولاد او هم کریم صراط علی جاده ی مستقیم جنان مهر او هست و قهرش جحیم شده مرحب از ضربه ی او دو نیم کسی که کند فتح خیبر علیست دو شمشیر را توأمان می زده دوتا نیزه را همزمان میزده علی سر ز دشمن چنان میزده که سر، چرخ در آسمان می زده به هفتاد لشگر برابر علیست اگر ضربه میزد سپر می شکافت نه تنها سپر مغز سر می شکافت سر و سینه تا به کمر می شکافت علی نعره میزد جگر می شکافت فقط لایق نام حیدر علیست سلیمان اگر حشمت الله شد غبار قدم های این شاه شد هرآن کس کزین راز آگاه شد ولی خدا را هواخواه شد که دردانه ی حی داور علیست علی نقطه ی با، علی با خداست در امواج دریا علی ناخداست علی عالی و رب اعلا خداست بلندای مولای من تا خداست در اول علی بود و آخر علیست علی پهلوانی غرور آفرین علی نور محض است و نور آفرین نگاهش شراب طهور آفرین تمامی اشعار شور آفرین پراز مدح مولای قنبر علیست نبی گفت من کنت مولاه را نشان داد بعد از خودش راه را و ابلاغ کرد امر الله را بگیرید دامان این شاه را چرا که تمامی دین در علیست سخن بیش از پیش شد دلپذیر که گفتم از آن دلبر بی نظیر به من یاد دادند روز غدیر علیٌ امیری و نعم الامیر وصی بحق پیمبر علیست