📖بخشی از کتاب 🔹وقتی مراسم تمام شد، بین مردم بروشورهای📂 زندگی‌نامۀ را پخش کردند. زینب بروشور را گرفت و مشغول خواندنش📄 شد. جلوی نحوۀ شهادت نوشته بودند: در حین سازی بمب به شهادت🌷 رسید. 🔸از مسجد که بیرون آمد، اولین حرفی که به الله زد، همین بود: «ببین، نوشته وقتی می خواسته بمب💣 رو خنثی کنه، شده.» روح‌ الله همان طور که به بروشور نگاه می‌کرد، گفت: آره، کار ما همینه زینب. اولین اشتباهمون آخرین اشتباهمونه 🔹زینب با تعجب به او چشم دوخته بود. روح‌‌الله ادامه داد: «من باید این‌قدر درسم📚 رو خوب بخونم، این‌قدر کارم رو با دقت انجام بدم که اولین اشتباهم اشتباهم نشه 🌺