📚📚📚 🖋🖋🖋 گزارش سوم عبدالله بن عمر بن عثمان ، پیک فرماندار در مسجد النبی با حسین بن علی و عبدالله بن زبیر ملاقات نمود و پیام ولید بن عتبه را به آنان رساند آن دو به عبدالله بن عمر گفتند تو‌برگرد ما به فرمانداری خواهیم آمد. مدتی از بازگشت پیک به فرمانداری گذشت ولی آنان در فرمانداری حاضر نشدند همین موجب شد بار دیگر پیک ولید بن عتبه به جانب آنان برگشته و بگوید ولید بن عتبه همین امشب در انتظار شماست ، این بار امام علیه السلام در فرمانداری حاضر شد ولی عبدالله بن زبیر به جانب مکه گریخت. ولید در این ملاقات نخست مرگ معاویه را به آگاهی امام علیه السلام رساند و سپس گفت یزید بن معاویه از من خواست که از شما برای او بیعت بگیرم امام علیه السلام ضمن قرائت آیه استرجاع « انا لله و انا الیه راجعون » به ولید گفت : رای من نمی تواند پنهان باشد هر گاه شما مردم را فراخواند ای من نظرم را بیان خواهم نمود . ولید گفت : من هم این چنین می پسندم پس از این توافق، امام علیه السلام قصد خروج از فرمانداری را داشتند در این هنگام مروان گفت اگر او بیعت نکند دیگر بیعت نخواهد کرد هم اکنون او را زندانی کن تا بیعت کند وگرنه گردنش را بزن. امام علیه السلام با کمال قاطعیت فرمود : وای بر تو ای پسر زرقاء! تو فرمان کشتن مرا می دهی به خدا سوگند دروغ میگویی . این برخورد قاطع امام علیه السلام با مروان موجب شد توطئه کشتن یا بازداشت خنثی شود. 📚 بر کدامین مصیبت مصیبت باید گریست به نقل از ⏪ مقتل الحسین خوارزمی ج ۱ ص ۱۸۱ ، تاریخ طبری ج ۴ ص ۲۵۱ @mt_falsafeh 📚📚📚📚📚📚📚📚 https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96