✅ هفتمین نشست هم اندیشی همایش بین المللی خانواده مقاوم برگزار شد.
هفتمین نشست هم اندیشی اعضای هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در راستای غنابخشی به مبانی نظری و ادبیات همایش بین المللی خانواده مقاوم صبح یکشنبه 9 بهمن در این پژوهشکده برگزار شد.
به گزارش دبیرخانه همایش خانواده مقاوم، در این نشست «شاخص های مقاومت در اندیشه دینی» در قالب طرح بحث به ترتیب توسط حجج اسلام آقایان میلانی و دهقان ارائه شد و در ادامه، سایر حاضران به تبادل نظر و نقد این دو مبحث پرداختند.
در این نشست، ابتدا حجتالاسلام و المسلمین میلانی عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشکده زن و خانواده با عنوان پیششرطهای معرفتی مقاومت نخبهگرا به طرح دیدگاههای خود پرداخت. حجت الاسلام والمسلمین میلانی با اشاره به خلاءهای معرفتیمفهومی موجود در موضوع مقاومت که مانع تئوریزه کردن مطلوب این مفهوم شده است بر لزوم تبیین دقیق چهارچوب معرفتیمفهوم مقاومت تاکید کرد و افزود که اگر این تبیین دقیق صورت نگیرد ممکن است این مفهوم یا در معنایی که پیشتر در ساحت های دیگر به کار رفته تلقی گردد یا همان نگاه تجددی که مقاومت اندیشه دینی و دینداران را عملی مذبوحانه و منفعلانه و محکوم به شکست میداند انگاشته شود.
حجت الاسلام والمسلمین میلانی لازمه رفع این خلاءهای معرفتی را در سه محور کلی مطرح کرد. در محور اول ایشان کوشید تا ضرورت توجه به پرسشی از سنخ فلسفه تاریخ را برجسته کند که ناظر به خطی تکاملی دیدن تحولات تاریخی، گسستی دیدن جریان تاریخ یا حتی رو به افول بودن آن است. به باور ایشان این سئوال از این رو واجد اهمیت است که اگر در سطح هوشیار یا ناهوشیار مسیر کلی تاریخ خطی تکاملی تحلیل شود عملا هرگونه مقاومت در برابر تحولات دنیای معاصر بر خلاف سعادت انسانی و در راستای مناسبات قدرت و به معنای اصرار بر حفظ نظم سنتی و موقعیتهای قدرت پیشامدرن فهم خواهد شد. برپایه همین خطی تکاملی دیدن تاریخ است که جریان تجددخواهِ متقدم و متاخر بدون نگاه پدیدارشناسانه از مقاومت اندیشه دینی و دینداران نتوانسته است فهم درستی از این مقاومت را ارائه کند. میلانی در ذیل همین محور به دو آسیب مهم که خانواده مقاوم را تهدید میکند نیز اشاراتی کرد. وارونگی گفتمان مردسالار که در هئیت زنسالاری نمود پیدا کرده است و لانهگزینی زنگرایی یا خرده گفتمان زنسالار در بافت گفتمان مشروع خانوادهگرایی دو آسیب پیشگفته را تا حدودی میتوانند شناسایی و افشا نمایند.
استاد میلانی در محور دوم مباحث خود به ضرورت گفتگوی انتقادی با اندیشه تجددی پرداخت. ایشان با طرح این پرسش که زبان و منطق گفتگوی انتقادی یا همان مقاومت در ساحت نخبگانی، با دنیای متحول و عقلانیت پشتیبان آن بایستی از چه شاخصهایی برخوردار باشد اشاره کرد که در تحلیلهای گیدنز و جواد طباطبایی انتخاب زبان و منطق سنت برای گفتگو با جدید و نقد آن میتواند به پدیدارشدن اندیشه سلفی و بنیادگرایانه منتهی شود و از طرفی گزینش زبان و منطق تجددی برای نقد تجدد و دفاع از سنت به بازاندیشه تجددی سنت خواهد انجامید که در نهایت به استحاله اندیشه دینی منجر خواهد شد. طباطبایی که خط ارزشی تجددی دارد با بایسته و ضروری دانستن این رویکرد از آن به «جدیدِ قدیم» تعبیر کرده و معتقد است که تنها اصلاح دینی ممکن در اندیشه شیعی همین فهم قدیم در قالب جدید و با زبان و منطق جدید است. در این میان راه سومی نیز مطرح است که برخی همچون مطهری و شریعتی (علیرغم تفاوتهای که در صورتبندی مباحث خود دارند) با عنوان اجتهاد از آن یاد کردهاند که آن نیز مشکلات خاص خود را دارد. از این رو منطق و زبان مقاومت نیز پیچیدگیهایی دارد که نبایستی با سادهسازی از کنار آن رد شد.
محور سومی که استاد میلانی بدان پرداخت ضرورت توانمندی/سازی اندیشه دینی و دینداران برای بازاندیشی و خودپالایشی به مثابه شرط امکان مهم و اساسی در رسیدن به مقاومتی پویا و خلاقانه بود. وی با اشاره به اینکه برخی یا توان معرفتی لازم برای مواجهه انتقادی با مفاهیم انباشته در گذشته را ندارند و بخشی دیگر به لحاظ روانشناختی آمادگی کافی برای خودپالایشی و زودون غبار سنت از تراث دینی را ندارند و گروه سومی نیز فهم کنونی خود را که میتواند صرفا یک صورتبندی تاریخی از نگاه دینی و امکانی در عرض سایر امکانها باشد را نگاهی کاملا عینی میدانند و در نتیجه هرگونه تنزل از آن به مثابه خودباختگی تفسیر میکنند، عملا هر سه رویکرد به مقاومتی ایستا و منفعل که لازمه آن پیاده شدن اندیشه دینی از قطار سریعالسیر تحولات است، دامن میزنند و از ایده مقاومت مطرح در همایش فاصله معناداری دارند. وی در ادامه با اشاره به مقالهای از استاد مطهری با عنوان «هدایت یعنی چه؟» اضافه کرد که مرحوم مطهری از این گروه¬ها در آنجا یاد کرده است.