‹‹ فانی‌ِرقیه³¹⁵ ››
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب ، داشتن سر عجب است‌ -شهیدسیدمرتضی‌کریمی💔. [ @fan
《معرفی بیشتر شهید 》 ایشون تو یک مجموعه تحقیقاتی وابسته به سپاه فعالیت می کردند و همچنین از بازیگرای نمایشی خادمین الزهرا بودند .. روز حادثه روز اربعین بود و قرار بود ساعت ۱۷ خودشون رو برسونند به برنامه نمایشی اربعین در صبا شهر که متاسفانه روی دستگاهی که کار می کردند منفجر میشه و بدن مبارکش پاره پاره میشه و تمام بدنش هم میسوزه و به شهادت می رسه :)💔 ساعت ۱۷ هر چقدر با آقا سید تماس گرفته شد جوابگو نبود بعداز نمایش متوجه شدیم یکی از شهدا آقا سید هستش و همه گروه ۷۰ نفری بعداز این خبر همه به گریه افتادیم باورمون نمیشد سید دیگه کنارمون نیست . همه با حال خراب رفتیم در خونشون همه فقط گریه می کردند آقا سید خیلی باصفا بود نماز شب خون بود ، همیشه می گفت ارباب باید بدن منو تو خون ببینه ، عاشق شهادت بود ... حلال و حرام رعایت می کرد ... مراقب چشم و زبان و گوشش بود مخصوصا چشماش ؛ همش سر به زیر بود و تو کارش جدی عاشق امام حسین و حضرت رقیه با اخلاص با گذشت دنبال خیر رسوندن به مردم بود هر وقت بهم بریزم با نگاه به عکسش آروم میشم وقتی عقل عاشق می شود ؛ عشق عاقل می شود و آنگاه شهید می شوی . -صحبتی‌از‌رفیق‌ِشهید‌کریمی✍🏻.. [ @fanie_roghayeh ]