بالاخره بعد از سه سال بهترین دوستم و داشتم میدیدم ، بعد از ازدواج مهرداد ازم خواسته بود با همه دوستام قطع ارتباط کنم و منم قبول کردم …. دقیقا یک روز مونده بود به برگشتش از ماموریت قایمکی با سمانه رفتم بیرون و مدام داشت از کسی که قرار بود باهاش ازدواج کنه تعریف میکرد وقتی ازش خواستم عکسش رو نشونم با دیدن عکس مهرداد که دست تو دست سمانه بود شوکه شدم و همون لحظه چشمم به انگشتری که دستش بود افتاد و رازی برام برملا شد که قبلا …. 😱🔥😱🔥😱🔥😱 https://eitaa.com/joinchat/2434401267Cddf5014ce6 سرگذشت زندگی دردناک منه بیچاره رو بخونید💔❤️‍🩹