فانتزی مذهبی2
فانتزی مذهبی2
کاش جای اون پیرمرد دهاتی بودم که صبح پنجشنبه پای پیاده از خونهاش میزد بیرون و شب جمعه میرسید حرمت،ح
آنچہ امروز در وصــ❤️ــاݪ گذشٺ↻