هدایت شده از سین صاد (سعید صادقی)
🔻 مرام راننده نیسان هم محله ای شهید امیرعبداالهیان 👈 این روایت از یک راننده نیسان چقدر دلنشین بود. 🔰 روز تشییع شهدا؛ مشهد: - برای چه آمدی؟ گفت: امیرعبداللهیان از بچه محله های ما بود. بچه شهر ری. قرار بود توی حرم شاه عبدالعظیم خاکش کنند، ولی رئیسی چی؟ هزار کیلومتر راه! با خودم گفتم نامردی است نروم. مرام لاتی این نیست... بالاخره رئیس جمهور بود. نون و نمک همدیگر را خورده بودیم... اینطوری شد که ساعت چهار صبح یکه و تنها نشستم پشت نیسان آبی ام و زدم به دل جاده. توی مسیر عکس رئیسی را چسباندم کنار اسم «دلبر». ساعت دو ظهر رسیدم مشهد. قلیان کشیدم و مستقیم رفتم تشییع. فشار تو فشار رفتم تا نزدیک ماشین. داشتم له میشدم... به زور دستم را مالیدم به تابوت رییسی. چیزی نخواستم. چیزی خواستن لوطی گری نبود. دستم را مالیدم به تابوت شهید و یک کلام گفتم: «دمت گرم» همین! هیچ چیز دیگر حتی توی ذهنم نیامد. « دمت گرم» و دیگر هیچی! 🇮🇷 🔻🔻🔻🔻 کانال سین صاد رو دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/459735098C6f43ed974a