خوب مشخصه که حرف من رو هیچکس قبول نداره!
اگه قبول داشتن که وضعیت این نبود!
من میگم «اگر حتی از هر دههزار ایرانی، فقط یک نفر بتونه در عمل بیحجاب زندگی کنه و به بیحجابی ادامه بده»؛ چیزی به اسم حجاب دیگه نخواهیم داشت!
چرا؟
چون اون یک صدمِ درصدی که تونستن در عمل بیحجاب بمونن؛ همیشه دارن با «وجودشون» به اون ۹۹.۹۹ درصدی که الآن بیحجاب نیستن یادآوری میکنن که این «امکان» وجود داره که به جمع کوچکِ بیحجابها اضافه بشید!
یعنی باحجاببودنِ اون ۹۹.۹۹ درصد، دیگه نه بخاطر اینه که «نمیشه بیحجاب بود» بلکه بخاطر اینه که «فعلا میل ندارن بیحجاب باشن!»
نتیجه چیه؟ اینه:
هرکی میل داشت، باحجاب میمونه؛ هرکی میل نداشت؛ به جمع یکصدمدرصدیها میپیونده و بیحجاب میشه...
آقایون! خانوما!
یا «امکانِ بیحجاب موندن» رو مثلا با تصویب مجازاتهای حیرتآور «بکلی و برای همه» از بین میبرین؛ یا قبول میکنین که هر زمانی هر کسی ممکنه به جمع بیحجابها بپیونده...
یعنی اصلا فکرشم نکنید که یه عدهی خیلی کوچیک «موفق بشن با بیحجابی به زندگیشون در جامعه ادامه بدن»؛ و شما چیزی به اسم «قانون حجاب» داشته باشین!
خیلی خلاصه و رُک میگم:
اینکه ما شبانهروز از حجاب مینویسیم؛ دلیلش اینه که «بیحجابیِ همیشگی، اگر فقط برای یک هزارمِ درصد از مردم هم در عمل ممکن بشه؛ حجاب برای همهی مردم اختیاری شده!»
و قانونِ اختیاری، دیگه اسمش قانون نیست رفقا!
.
✍محمدحسین