❤️فارابیک
#قصه_شبانه_۱۴۱۱۰
درسی که شاهزاده کوچولوگرفت.🤴
🍃🌺در زمانهای قدیم پادشاهی به همراه همسرش در یک قصر بزرگ زندگی می کردند. اونها یک پسر کوچک داشتند. هر وقت پادشاه به کشورهای دیگه سفر می کرد کلی هدیه و اسباب بازی برای شاهزاده کوچولو می خرید. شاهزاده نازپرورده بود و همیشه مورد توجه و محبت پادشاه و ملکه و بقیه افراد داخل قصر بود و همین موضوع باعث شده بود که شاهزاده کوچولو کم کم مغرور و خودشیفته بشه و هر کاری که دوست داشت رو انجام بده ..
وقتی پادشاه و شاهزاده کوچولو برای سوارکاری به شهر می رفتند همه بچه ها با دیدن شاهزاده برای اون دست تکون می دادند ولی شاهزاده به اونها توجهی نمی کرد و باهاشون حرف نمی زد.
حتی یک بار که شاهزاده و پدرش به شهر رفته بودند اون با دیدن بچه ها که توی کوچه توپ بازی می کردند و لباسهاشون گلی شده بود شروع کرد به مسخره کردن بچه ها و به اونها خندید.. همه بچه ها از رفتارهای شاهزاده ناراحت و غمگین شدند..
♻️قسمت 1⃣
🌸
http://eitaa.com/farabiik