📌
#نامه
موضوع:
«نامهای به یک دوست»
بهنامخدا
✍ امام حسینِ عزیز
من شما را خیلی دوست دارم.
شما مثل بقیه نیستید.
وقتی میآییم روضه
حتی اگر کار بدی کرده باشیم
ما را دعوا نمیکنید.
احساس میکنم میگویید:
«بنشین یک استکان چایی بخور
باهم حرف میزنیم»
بعد که روضه را میشنویم
دلمان برای شما و بچههایتان میشکند
گریه میکنیم.
گریهی روضه، حالمان را خوب میکند.
بعدش هم نه تنها چیزی نمیگویید
که فکر میکنم:
فرصت دوباره به من دادهاید.
آخرش هم از ما پذیرایی میکنید.
مُحَرَّمها را خیلی دوست دارم.
چون همهاش میتوانم پیشِ شما باشم.
حالا که این دو ماه تمام شد
ناراحتم.
ناراحت از اینکه
کاشکی، بیشتر برای شما گریه میکردم.
کاشکی توی هیئت، بیشتر کار میکردم.
کاشکی حواسم بیشتر به شما بود.
امام حسینجان
آقای سخنران میگفت:
«مادرتان خوشحال میشود برای شما کاری کنیم»
یعنی حضرت زهرا از کارهای ما خوشحال شدهاند؟!
فقط خواهش میکنم اجازه بدهید
یکبارِ دیگر، این روضهها را ببینیم.
دست شما درد نکند.
دوستتون دارم.
این بود نامهی من
پ.ن:
من عوض شدم ولی تو حسین بچگیمی
حواست هستبه موهای سفید سرم
💠
#کانال_فردا