5- استاد معجزات قولى سفراى الهى را قوىترین حجت بر حجّت بودن آنها مىداند لذا اگر کسى با نظر تحقیق و دیدهى انصاف در روایات و خطب و ادعیه و مناجاتهاى اهلبیت(ع) تدبّر کند اعتراف مىکند که این همه معارف حقّه فقط از نفوس موید به روح القدس آنها صادر مىشود بنابراین در اثبات حقانيّت امامت و خلافت یک یک ائمّه اثنىعشر(ع) همین معارف مروى از آن بزرگان کافى است، روایات، مرتبهى نازله قرآن و قرآن، مرتبهى عالیه و روح آنهاست روایات بطون و اسرار آیات قرآنىاند که از اهلبیت عصمت و وحى که مرزوق به علم لدنىاند صادر شدهاند و پوشیده نیست که اینگونه معجزات قولى بعد از قرآن و پیغمبر خاتم(ص) از هیچ صحابه و علماى بعد از آنان به جز از ائمّة اثنىعشر امامیه(ع) روایت نشده است همچنین ادعیهى ماثوره هر یک مقامى از مقامات انشائى و علمى و عرفانى ائمّه دین ما است لطائف شوقى و عرفانى، و مقامات ذوقى و شهودى که در ادعيّه نهفته است در روایات وجود ندارد زیرا در روایات مخاطب مردماند و با آنان به فراخور عقل و فهم و ادراک و معرفتشان سخن میگفتند امّا در ادعیه و مناجاتها با جمال و جلال مطلق و محبوب و معشوق حقیقى به راز و نیاز بودهاند لذا آنچه در نهانخانه سرّ و نگارخانهى عشق و بیت المعمور داشتند به زبان آوردند.«5»
6- استاد همچنین در علم هیئت و نجوم داراى تبحّر خاصى است به طورى که قادر به استخراج تقویم و نصب دایره هندیه است به نظر استاد تعیین سمت قبله از دائره هندیه علاوه بر اینکه به براهین و قواعد ریاضى، تقریبى است نه تحقیقى، بلکه در آفاقى که تفاوت بین طول آنها و طول مكّه به قدر ربع دور و یا اکثر از اربع و اقّل از نصف دور است متمشّى نیست.«6» یکى از دلائل استاد بر تقریبى بودن عمل به دائره هندیه آنست که دستور تحصیل سمت قبله از دائره هندیه اقتضاء مىکند در آفاقى که عرض شمالى آنها اکثر از عرض مکه است نقطه سمت قبله دائماً در جنوب خطّ اعتدال واقع شود و حال اینکه گاهى در شمال خط اعتدال و بر نقطه مشرق و مغرب اعتدال نیز واقع مىشود. دلیل دیگر بر تقریبى بودن آن این است که میل شمس در هنگام مدخل ظل تا مجرج آن ثابت نیست تا یک مدار یومى موازى با معدّل النهار در مسافت زمانى مدخل ظل تا مخرج آن برقرار باشد و قوسى ثابت از آن تنصیف گردد که خطّ زوال على التحقیق تحصیل گردد.«7» یکى از فرمایشاتِ نغز استاد درباره قبله مدینه منوّره است، به نظر ایشان قبله مدینه طیبّه تنها معجزه فعلى باقى رسول الله(ص) است که بدون اعمال آلات نجومى و قواعد هیوى و یا در دست داشتن زِیج و دیگر منابع طول و عرض جغرافیایى آن را در غایت دقت و استوا تعیین کرد و به سوى کعبه ایستاد و فرمود: محرابى على المیزاب.«8»
7- ایشان در علوم غریبه و علم ارثماطیقى زحمات زیادى کشیده اند و مدّت چهار سال یا بیشتر در محضر حاج سید مهدى قاضى تبریزى فرزند عارف کامل حاج سید على قاضى(ره) این علم را کسب نمودند. به نظر استاد یکى از اسرار علم اوفاق این است که تا به شمار آدم نرسد مستعدّ قبول اعتدال وفقى نمىشود لذا اولین مربع وفقى سه در سه است و این جهت آحاد سعه را که مجموع آن عدد آدم است، اصل اعداد گفته اند چنان که آدم، ابوالبشر و اصل بشر است و از این گونه اسرار و لطائف در علم اوفاق بسیار است و تأییدات آیات قرآنى و روایات مأثوره درباره آن متعدّد.«9»
8- یکى از نظريّات استاد در مباحث قرآنى آن است که فواتح سور قرآن یعنى همان حروف مقطعه پس از حذف مکرّرات از آنها چهارده حرف باقى مىماند که در این ترتیب" صراط على حق نمسکه" یا" على صراط حق نمسکه" جمع شدهاند و آنها در اصطلاح علماى عدد، حرف نورانيّه دانند و مقابل آنها را حروف ظلمانیه خوانند و به عدد، چهارده بودن حروف نورانى را اشاره به سرّ قرآن دانند که قرآن ظاهر و تمام و واضح نشد مگر به هیاکل نوريّه چهارده نفر که اهلبیت عصمت و طهارت و وحىاند و در کلمهى مبارکهى طه جمعاند.«10»
9- استاد درباره کیفيّت وحى بر رسول الله بیان مىکند که بر اساس روایات وارده استفاده مىشود که حال رسول الله(ص) در هنگام وحىِ بى تمثّل، سنگینتر از حال در هنگام وحى با تمثّل بود و این معنى براى اهل سلوک واضح است چون جذبههاى بى صورت دست دهد سخت در قلق و اضطراب افتد بخلااف حالتى که با صورت حصول تمثل است، علّتش این است که در تمثّل با صورت مألوف و مأنوس عالم شهادت محشور است بخلاف خلاف آن که با مجرّد بحت است و علّت دیگر اینکه عالم شهادت نشئهى افتراق است و عالم غیب عالم انفراد. لاجرم وحدت و سلطه با این است که جمع است و آن چون متکثّر است ضعیف است از این روى هر چه توجّه روح انسان به عالم جمع بیشتر شود دهشت او بیشتر است زیرا با قوىتر روبرو میگردد.«11»