از آن بقعه بزرگ و مدرسه و چهارباغ و انهار، اکنون این مکعب آهنی بجا مانده است!
(کنار پیادهرو ونزدیک میدان پروانهها)
این هم حکایتی دارد، مدتی پس از تخریب و احداث مغازههای جداره خیابان شهدا، سیدی از علمای جلیل القدر به مغازه مرحوم آقای مفرقیان درحوالی این قبه مراجعه میکند و دوجعبه چوبی گرفته و در کنار جدول رویهم گذاشته و پارچه سبزی بر آن میکشد و یاددآوری میکند که اینجا امامزادهای بوده است که باب حوائج است و نباید یاد و منزلتش فراموش شود و از آن پس اینجا محل زیارت و روشن نمودن شمع و اخذ حوائج و و در یک کلام زیارتگاه این امامزاده شریف گشته است.
اما اکنون مدتی است که باز مورد فراموشی قرار گرفته است..!
این قبه کوچک آهنی پس از آن جعبههای چوبی، طی دو مرحله پیش از انقلاب بدین شکل درآمده است و حدود ۶۰ سال است که بدین شکل باقی مانده است و قدمی در احداث یادمانی درخور شان وی برداشته نشده است..!!
مشهور است در بین همه حوائجی که مردم گرفتهاند، یافتن همسر شایسته از کرامات ویژه ایشان برای حاجتمندان است.