💢سرباز مظلوم امام زمان(عج) 🔸شهید سید علی حسینی سرباز گمنام امام زمان (عج) فرزند شهید سید ابوالقاسم حسینی بود که سال 92 توسط موساد به شهادت رسید. سریال خانه امن در نقشی متفاوت با بازی امین زندگانی به شخصیت و نحوه شهادت سید علی حسینی پرداخت.برخی نحوه شهادت وی را بریده شدن سر شهید توسط موساد عنوان میکنند. ▫️شهید سید علی حسینی متولد یکم بهمن ماه ۱۳۴۱ بود و از سوی ایران و سرباز گمنام امام زمان (عج) طی ماموریت پیچیده ای در موساد نفوذ کرده بود که توسط سرویس جاسوسی موساد شناسایی شد و بعد از سه هفته بازداشت بر اثر شکنجه های شدید و جراحت های فراوان زیر شکنجه سرویس های امنیتی منطقه به شهادت رسید و بریده شدن سر شهید توسط موساد کذب است. ▪️در سریال خانه امن به نقش این شهید بزرگوار پرداخته شده است و اقدامات ارزنده سید علی حسینی برای مبارزه با اقدامات تروریستی دشمنان در ایران و برقراری امنیت در کشور به تصویر کشیده شده است. پیکر این شهید مدتها بعد طی یک عملیات مبادله به کشور بازگردانده شده و با مظلومیت و در سکوت خبری، در تهران به خاک سپرده می شود. وی در تاریخ بیست و سوم دی ماه ۱۳۹۲ به شهادت رسید و مزار او در قطعه ۲۶ بهشت زهرای تهران است. 🔹شهیدی که حتی نام محل شهادتش نامعلوم است و روی سنگ مزارش نوشته شده: محل شهادت: بلاد کفر 🔺«معصومه عبدی» همسر شهید حسینی شهید گفت: شهید حسینی، در زمان حیات خود، ارادت زیادی به شهدای گمنام داشت و اکنون نیز مزارش در قطعه‌ای از بهشت زهرا (س) است که بیشترین شهید گمنام را دارد. پدر همسرم نیز در قطعه ۲۴ شهدای بهشت زهرا (س) دفن شده است و او نیز از شهدای دفاع مقدس است. از این رو، ما همیشه تردد زیادی به بهشت زهرا (س) داشتیم. وقتی بر سر مزار پدرش و دیگر شهدا می‌رفتیم، همسرم همیشه می‌گفت: "جای من اینجا خالی است". طی مدت پنج سالی که همسرم به شهادت رسیده، از بابت فقدان او هنوز متاثریم اما از بابت اینکه خودش به آرزویش رسید، خوشحالیم. ▪️این همسر شهید، درباره سی سال زندگی مشترکش گفت: ما تیرماه سال ۱۳۶۲ ازدواج کردیم و حاصل این زندگی، ۲ دختر و ۲ پسر است. البته سی سال زندگی مشترک، بیشتر در کلام است. زندگی واقعی من با او کمتر از این حرف‌ها بود زیرا شهید حسینی به خاطر شغلش، حضور کمرنگی در خانه داشت و همیشه فرصت‌ها برای اینکه در خانه و در کنار من و فرزندانم حضور داشته باشد، کم بود. 🔹وی درباره خاطرات زندگی‌اش با شهید حسینی گفت: طی سی سال زندگی، مدام از ما خداحافظی می‌کرد و به مأموریت می‌رفت که سراسر خاطره همراه با اضطراب بود. در خداحافظی آخرین سفرش، فکر نمی‌کردم که این آخرین دیدار ما باشد. ذهن من پر از خاطرات مختلف از زندگی با ایشان است. گاهی خاطراتی هستند که ماندگارتر می‌شوند. یکی از چیزهایی که همیشه در ذهن من مانده، اهمیت فوق العاده‌ای بود که همسرم برای دخترانش قائل می‌شد و محبت ویژه‌ای به دو دخترش داشت. وقتی من توجه خاص و حمایت او را به دخترانم می‌دیدم، برایم شیرین بود. حال تصور کنید از دست دادن پدر برای دختران من چقدر سخت است. ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari