با شناختی که از بصیرت و ولایتمداری اقای رئیسی دارم بعید است مثل اکثر دولتمردان قبلی باشد که تصور کنند پروژه فوتبال در ۱۰۰ سال قبل در زادگاهش بریتانیا صرفا یک پروژه ورزشی بوده است نه بخشی از فرایند جهانی سازی. وقتی وزیر خارجه اسبق انگلیس می گوید ما با ابزار فوتبال؛ دنیا را فتح می کنیم می فهمد چه می گوید.
رهبری سوال کردند جوانان ما چقدر دانشمندی مانند کاظمی آشتیانی و چقدر رونالدو را می شناسند؟!
دشمن بخوبی فهمیده است قدرت روانی جنگ نرم و شناختی ؛ به مراتب از قدرت سخت رزمی بیشتر است. قطعا تاثیری که فوتبال با ژنرال هایش مانند مسی و رونالدو و دایی وکریمی و گل محمدی ، بر کودک و جوان و زن و مرد ما دارد هیچ ابزار دیگری ندارد. الان به فالورهای بدون مرز و چند میلیونی مسی و رونالدو نگاه کنید. کدام سیاستمدار یا ثروتمندی را می شناسید که اینقدر طرفدار بَبو داشته باشد؟
برخورد زننده چند روز پیش هزاران ایرانی را در استقبال از رونالدو همه دیدیم. این نشان دهنده یک فرهنگ جا افتاده است انهم نه با چند هزار بلکه با میلیونها نفر طرفدار اما با سطوح مختلف گرفتاری در فرهنگ نام و نان و هوی و هوس.و دقیقا نگرانی بخاطر همین عمق تاثیر و سطح و مستوای اجتماعی است.
از چند سال پیش ؛ برنامه خانواده و دولت هاشمی رفسنجانی و سپس معاونان زن ریاست جمهوری را از هاشمی تا رئیسی در ورود بانوان به ورزشگاه مردانه و نیز تقلای عجیب رسانه ملی را در همسویی خواسته یا ناخواسته با دشمن در تاسیس کانال های ورزش با غلبه عیان فوتبال دیده ایم. آیا اینها اتفاقی و بدون برنامه ریزی دشمن رند و دوست سهل اندیش است؟
مگر سبک زندگی یک شبه عوض می شود؟ مگر ذائقه ایرانی در ورزش و هنر و فیلم و غذا و پوشاک و مسکن و ... ناگهانی بسمت ارزش های غربی سیر کرده است؟ مگر جنبش مهسا و ... زاده همین افراط های کهنه در عرصه فرهنگ و هنر و تربیت نبوده است؟
الان چه کسی می تواند وضع موجود را تغییر دهد؟ با ابزار کم رمقی مانند طرح حجاب و عفاف و نهی از منکر زبانی و ... می خواهیم فرهنگ لذت گرایی و تنوع طلبی و مسوولیت ناپذیری و حرام خواری و ربا خواری و ... را که در کشور ما و توسط دستگاه های رسمی نهادینه شده است تغییر دهیم؟
چه راهبردی جز توجه به ریشه ها و شیوه های بنیادین و زدن آنها ولو در بلند مدت می تواند وضعیت را دگرگون کند؟
بله برخورد قهری با اقامه کنندگان منکر تا اندازه ای جواب می دهد . اما مگر می توان با اکثریت جامعه که فرهنگ غیردینی را تمایل داشته یا کامل پذیرفته اند با فراجا و نیروی قضا تغییر داد؟!
تابحال با نهادهای مختلف دینی و فرهنگی و تربیتی و انقلابی و رسانه ملی و ... چقدر بر طبل ماده گرایی و حرص و حسد اجتماعی نهادینه شده و فرهنگ تکاثری کوبیده ایم؟!
اما براستی راهبرد برون رفت از این چاه ویل فرهنگی چیست؟
لب راهبرد ما این است: ردّوا الحجر من حیث جآء. سنگ را از همان جایی که به شما پرتاب شده است به صاحبش برگردانید.
بر این اساس چند سالی است با استحکام الگوی دینی و برنامه و سازمانی قوی برای جبهه هدف یعنی جبهه مردمی ؛ در حال بازسازی و نوسازی الگوهای غلط نهادینه شده در جامعه مانند الگوی غذا و ورزش و ... و در یک کلام سبک زندگی هستیم.
چون بحث ورزش بود الگوی ما در ابرطرح بلد طیب و رسیدن به سبک زندگی اسلامی ؛ نهادینه کردن سطوح ورزش به ترتیب اهمیت؛ چنین است:
۱. ورزش های رزمی
۲. ورزش های پهلوانی
۳. ورزش های قهرمانی.
الگوی مختار ما دقیقا معکوس الگوی موجود است که ورزش قهرمانی یعنی همه رشته های غرب ساخته و غیربومی؛ حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد کل ورزش ما را تشکیل می دهد.
هدف ما از ورزش دینی صرفا تولید و تخلیه هیجانات کاذب و ثروت و منزلت اجتماعی نیست که اصولا در این مدل؛ اخلاق و ارزش های انسانی و فرهنگ مواسات و ... کم رنگ است.
هدف ما ؛ تربیت انسان های شجاع و بانشاط و ورزیده و قوی و مومن ؛ برای عبادت بهتر حضرت حق و نیز ساخت جامعه و تمدن الهی است. اصولا ورزش، یک بستر برای پرورش روح و فکر و جسم ؛ حول ارزش هاست. اگر این چنین شد دیگر تربیت سلبریتی ورزشی حال بهم زن و متکبر که از جنود جهل و استکبار و استعلاست اصل نخواهد بود.
از اینجاست که دولت و رسانه و مردم و همه ظرفیت ها ؛ وردا واحد ؛ خواهند توانست عرصه ورزش را با دیگر عرصه ها، هم افزا در جهت پیشرفت و عدالت نوسازی کنند.
@alireza_sanei