لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
راستی تو، از تو آسمون ببین بابای من کجاست؟! بهش بگو که دخترت؛ ساکن تو خرابه ‌هاست… بهش بگو دختری که؛ شونه به موهاش میزدی جون به لبش رسیده و تو از سفر نیومدی! من را ببخش؛ اگر که لکنتِ زبان گرفتم… آخر شکسته دستی دندانِ شیریم!