نشست علمی-تخصصی با موضوع "بررسی مختصات ماهوی تفسیرِ تفسیر ترتیبی و تفسیر موضوعی و تفسیر تطبیقی" از سوی انجمن علمی دانشجویی دانشکده علوم قرآنی آمل با ارائه دکتر سید قاسم حسینی؛ استادیاردانشگاه علوم و معارف قرآن کریم و عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی آمل به صورت زنده و به مدت 60 دقیقه در سامانه ادوب کانکت با حضور دانشجویان محترم قرآنی برگزار شد. دکتر حسینی ابتدا در خصوص تعریف تفسیر، بیان داشت: چهار رکن اساسی در تفسیر وجود دارد: 1. پرده برداری از معنا و مفهوم آیات 2. تبیین مراد الهی از آیات قرآن 3. فهم معنای آیات بر اساس ادبیات عرب 4. فهم معنای آیات بر اساس محاورات عقلایی وی گفت: در تفسیر، چند تعبیر وجود دارد: روش، گرایش، مکتب و مبانی. روش تفسیری؛ سیری است که مفسر در طول تفسیر بر اساس استفاده از منابع خاصی که به کار می گیرد، دنبال می کند. گرایش تفسیری؛ رویکرد، دیدگاه و تخصص مفسر است. مکتب تفسیری؛ مفسرانی که مبانی تفسیری آن ها به هم نزدیک است، یک مکتب را شکل می دهند و مبانی تفسیر؛ پایه و اساس اعتقادی مشترکی است که میان مفسران وجود دارد. حجت الاسلام و المسلمین حسینی با بیان این که مشهورترین انواع تفسیر، ترتیبی، موضوعی و تطبیقی است تصریح کرد: تفسیر ترتیبی؛ تفسیر است که از آغاز قرآن، بر اساس ادبیات عرب و محاوره عقلا آیات را تفسیر می کند و بر سه قسم است: روایی محض، باطنی و اجتهادی. در تفسیر موضوعی، یک موضوع انتخاب می شود و آیات مختلف در این مورد را کنار هم قرار داده تا پیام آیات در این خصوص کشف گردد. وی گفت: در مورد تفسیر تطبیقی در دهه های گذشته تعاریف مختلف و جدیدی توسط اعراب به ویژه مفسران مصری ارائه شده که از آن به تفسیر مقارن تعبیر کرده اند. به عنوان نمونه بر اساس دیدگاه احمد جمال عَمری، تطبیق بین آیات قرآن با برخی آیات دیگر و یا مقارنه بین قرآن وکتب آسمانی دیگر است. از نظر فَهد رومی، در تفسیر تطبیقی، مفسر تمام نصوص اعم از قرآن، احادیث نبوی، روایات صحابه و کتب آسمانی را در خصوص یک موضوع مقارنه می کند تا قول برتر را انتخاب کند. دکتر حسینی افزود: بیشتر عرب ها تفسیر تطبیقی را منطبق دانستن کلیات بر جزئیات یا منطبق کردن مباحث عملی بر مباحث دانسته اند. آن چه که امروزه در میان ما از تفسیر تطبیقی رایج شده، همان تفسیر مقارن است. از دیدگاه نجارزادگان، تفسیر تطبیقی، نوعی دیگر از تفسیر و غیر از تفسیر ترتیبی و موضوعی است؛ فارغ از روش ها و مکاتب که تنها به بررسی مقایسه ای دیدگاه شیعه و اهل سنت می پردازد. عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی آمل اذعان داشت: تطبیق دادن و مقایسه کردن دیدگاه مفسران در مورد بخشی از آیات با بخشی دیگر، تفسیر نیست بلکه مطالعات تفسیری است چرا که تفسیر، پرده برداری از آیات قرآن است. همچنین مقایسه برخی آیات با دسته ای دیگر، همان تفسیر موضوعی است نه تطبیقی و اگر صرفا اختلاف بین یک دسته آیات با تعدادی دیگر بیان شود، تفسیر قرآن به قرآن بوده که جزء تفسیر ترتیبی اجتهادی است. وی تصریح کرد: اگر بررسی آراء مفسران، زمینه ای شود برای فهم آیات، تعریف درستی است از تفسیر تطبیقی که این یک روش نوظهور نیست بلکه پیشینه بسیار طولانی دارد. همچنین بررسی دیدگاه مذاهب مانند شیعه و سنی و معرفی دیدگاه برتر، تفسیر تطبیقی است که ممکن است به صورت جدل و بیان دو نظر مقابل باشد و یا غیرجدلی و مقارن کردن دو دیدگاه جهت تقریب مذاهب که در این حالت در عرض تفسیر ترتیبی و موضوعی است. @quran_amol