😂 روی صندلی بیمارستان نشسته و در افکار خود غوطه ور بودم که ناگهان دستی به پشتم زد و گفت تبریک میگم شما شدید ، یک دفعه حس عجیبی بهم دست داد بلند شدم ، سینه ام رو جلو دادم و رفتم تمام کولرهای بیمارستان رو خاموش کردم...😂😂😂😂 🌷🌹🌷🌷🌹🌷 😊 چند نفر داشتند از حافظه خودشون می‌گفتن نفر اول گفت : من ۲ سالگیمو یادمه که تازه راه افتاده بودم نفر دوم گفت : من ۱ سالگیم رو هم یادمه که تازه حرف میزدم نفر سوم گفت : یادش بخیر! سبز بود گفتن : چی سبز بود؟ گفت : مقنعه دکتری که منو به دنیا آورد😂 💐💐💐💐💐💐💐 حیف نون خرش🐴 مریض میشه میبرش دکتر به دکتره میگه نمیشه داروهاشو تو دفترچه خودم بنویسی ؟ 😍😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ارتباط با ادمین کانال @Mosaferegharib110 آدرس کانال https://eitaa.com/joinchat/2590441507C0abd0917e3