✅غرب پنج مرحله حکمرانی را طی کرد؛ 🌳 اول: حکمرانی هرمی با رویکردی مستبدانه و ارباب و رعیتی و اقتدار مطلق و بی قید و شرط که منجر به توزیع ظلم و جور در مردم شد. 🌳 دوم: حکمرانی بازاری از طریق تفکیک قوا؛ گرچه تقسیم قدرت با این الگوی حکمرانی شکل گرفت؛ اما اختاپوس قدرت‌ها، جایگزین حکمرانی هرمی شد و در واقع اقتدار ظلم و جور توزیع گردید. 🌳 سوم: حکمرانی حزبی؛ این الگو توانست احزاب متعدد و شفاف را با اساس نامه و مرام نامه و برنامه ریزی‌های تعریف شده در جامعه تشکیل دهد و مردم با تفکر و اراده به انتخاب حزب محبوب خود اقدام کنند؛ لکن قدرت اقتصادی در مدیریت احزاب، دوباره توزیع ظلم و جور را به شکل دیگری رهبری کرد. 🌳 چهارم: حکمرانی با رویکرد جامعه مدنی؛ در این الگو، علاوه بر احزاب، تشکل‌های دیگر و مستقل از دولت مانند ngo ها و سندیکاها شکل گرفت و توزیع قدرت‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و مشارکت مردمی توسعه یافت؛ لکن نقش اختاپوس اقتصادی و سیاسی و فرهنگی در مدیریت تشکل‌های مستقل از دولت، نقش مشارکت واقعی مردم را کاهش داد. 🌳 پنجم: حکمرانی فضای مجازی و رسانه‌ای؛ این الگو به نوعی بازگشت به حکمرانی هرمی اقتدارگرای ظالمانه است؛ اما با ابزار رسانه و فضای مجازی و هوش مصنوعی که می‌تواند هم نیازسنجی کند و هم نیازسازی انسانها را به دست گیرد و با مدد هوش مصنوعی به مدیریت هوش طبیعی انسانها بپردازد و آدمیان را چون خیمه شب بازی، مختال فخور سازد و جبر اجتماعی رسانه‌ای پدید آورد. مردم در این الگو مشارکت دارند و حتا مشارکت حداکثری، اما با میل خود، ظلم و جور و فساد و اسارت را پذیرا می‌شوند. فرهنگ برهنگی و‌ برده‌داری مدرن را با تخیل و نسبی گرایی و تناسخ هویتی می‌پذیرند. بشر امروز گرفتار چنین حکمرانی گردید. این حکمرانی، مسلمان و غیرمسلمان و انقلابی و غیرانقلابی و اصول گرا و اصلاح طلب و رزمنده و شرمنده نمی‌شناسد و همه را اسیر حکمرانی رسانه‌ای می‌کند. @farooq313