▪️حاج مهدی رسولی تعریف میکرد خودش از زبان مرد سوریهای شنید که تو این جنگ سوريه وقتی یکی از اهالی خبردار میشه داعش داره میرسه سریع زن و بچه و چنتا از همسایه رو سوار وانتش میکنه، تعریف همینکه راه افتادم دیدم داعشی ها دارن میان، هول شدم یک دفعه پا گذاشتم رو گاز ...
میگفت سر که برگردوندم دیدم دختر کوچکم از ماشین افتاد پایین، مادرش فریاد میزد، دل تو دلم نبود اما اگر می ایستادم داعش بهمون میرسید، پا رو دلم گذاشتم و به مسیر ادامه دادم، فقط از تو آینه دیدم وقتی بهش رسیدن از موهاش گرفتن و رو زمین میکشیدنش ...
سلام بر ناجی کودکان عراق و شام
💬 شاهین فرزانه
@Fars_plus