به خدا من زندهام
🔹صبح شده بود و تازه چشمشان را باز کرده بودند که فهمیدند یکی از چادرها آتش گرفته. یکی از رزمندهها به سر و صورت خودش میکوبید و برای دوستش که داخل چادر بود داد و بیداد میکرد در حالی که دوستش ...
داستان کامل این اتفاق را
اینجا بخوانید
@Farsna