🏴 به نام خدا 🏴 ⚫️ بخشی از کتاب « نجم الدین » ،نیم نگاهی به زندگی نامه آیت الله حسن زاده آملی از زبان خودشان: ◾️پدرم کاسب بود و مادرم خانه دار. هر کسی پدر و مادرش را دوست دارد، اما خدا را گواه می گیرم که محبت بنده به پدر و مادرم، به عنوان یک امر غریزی نبود. بنده در بسیاری از نوشته ها و اشعارم، اظهار کرده ام که اگر چه در خردسالی مادرم را از دست دادم، اما آنچه برکت در زندگی من است، از مادرم و روزی حلال پدرم بوده است. ◾️ این گفتارم محض صدق و صِرف صواب است، نه سخنی از روی تعصب و خوی محبت به پدر و مادر. در اینجا نقل چند بیت مناسب می نماید: کند احوال هر پیری حکایت ز اوصاف جوانیش برایت چو هر طفلی بود آغاز کارش کتاب شرح حال روزگارش هر آن خوبی پدر یا مادرش راست همان خو نطفه او را بیاراست غذای کسب باب و شیر مامش بریزد زهر یا شکر به کامش چو از پستان پاکت بود شیرت تویی فرخنده کیش پاک سیرت منی بذر و نسا حرث و تو حارث بجز تو حاصلت را کیست وارث اگر پاک است تخم و کشتزارت هر آنچه کشته ای آید به کارت و گرنه حاصلت بر باد باشد تو را از دست تو فریاد باشد ◾️مادر من به قداست، طهارت، پاکی، نجابت و تقوا زبانزد بود. در کتاب قانون شیخ الرئیس ابو علی سینا هم هست که نیات و حالات پدر و مادر در شرایط نطفه بر کودک اثر می گذارد. رفتار و کردار والدین بر کودک اثر می گذارد. خلق و خوی و رحم مادر در کودک اثر می گذارد. مادر هر چه پاک تر و شایسته تر و نجیب تر و باتقواتر باشد، فرزندش هم ارزنده تر خواهد بود. ◾️کودکی ده ساله بودم در کلاس دوم ابتدایی که مادر جوانم مخاطب خطاب «یا ایتها النفس المطمئنه * ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» گشته، به رحمت الهی رفت، وی نزدیک بیست و شش سال سن داشت و مرقد مطهرش در اهلم است که زمانی محل کسب پدرم نیز بود. ◾️در همه آثارم به فارسی و عربی گفته ام: خیر و برکتی که دارم از مادرم دارم. من خیلی مفتخرم و به خود می بالم که در دامان پاکی رشد کرده ام. ◾️جناب پدرم همیشه راضی به رضای الهی بود و این بیت مثنوی عارف رومی را بسیار زمزمه می کرد: عار ناید شیر را از سلسله ما نداریم از رضای حق گله ◾️وی بعد از مرگ مادر عزیزم همیشه به من می گفت: من در خدمت شما هستم. پدر عزیزم را هم در حدود شش سال بعد از دست دادم، که در امامزاده ابراهیم آمل به خاک سپرده شد. https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak https://eitaa.com/joinchat/1003749437C419372b9dd