سلام روزتون بخیر من و مادرم دقیقا باهم باردارشدیم مادرم بافاصله ۱۵سال درسن ۴۲سالگی در کمال ناباوری باردار شد اونم با من😍 من بخاطرسقطی که دا‌شتم حاملگیم تا ۴ماه حداقل باید استراحت مطلق میبودم مادرم میخو‌است هرطور شده سقط کنه ولی من از مادرم خواهش کردم این کارو نکنه بهش گفتم مامان به دلم افتاده اگه این بچه رو سقط کنی این بچه ی منم نمیمونه ولی اگه نگهش داری بچه ی منم میمونه خلاصه با احسا‌سات مادرم بازی کردم و مادرم خداروشکر قبول کرد 😊 چند ماه منزل مامانم استراحت بودم و مادرم با اون شرایط بارداری از من هم مراقبت میکردن این دوران پر استرس برای مادرم و من گذشت و دکتر به من و مادرم در یک روز تاریخ زایمان داد😳 هم ۴۰ هفته ی من کامل شد دردم نگرفته بود هم ۴۰ هفته ی مادرم من ازین قضیه خوشحال بودم 😄 ولی مادرم نگران که تو باید زودتر زایمان کنی تا من ازت مراقبت کنم من همون تاریخی که دکتر بهم داده بود رفتم بیمارستان واسه زایمان منتهی با کلی آمپول فشار زایمان طبیعی من انجام نشد و دکتر تشخیص سزارین داد😔 من زایمان کردم و خدا یک رقیه ی ناز بهمون هدیه داد با اصرار مادرم دکتر تاریخ رو واسه زایمان مادرم ۵روز بعد از من داد اونم بدون اینکه من خبر داشته باشم😕 و ۵روز بعد برادرم علی اصغربه دنیا اومد😍 الان ۷سال ازون روزا میگذره دخترم و داداشم کلاس اول هستن دخترم یکی از افتخاراتش اینه که ۵روز از داییش بزرگتره😁 خداروشکر میکنم بخاطر وجودشون انشاءالله خدا کمک کنه بتونم نذر فرج امام زمانم بچه های بیشتری بیارم اگر مهدی بیاید یار خواهد جوانان قوی بسیار خواهد... @farzande14