• تحلیل •
استاد مطهری : «شمرِ امروز را بشناس»
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️ مویۀ شغال
2
3. حوادث این روزها بسیار بهتر از دیروز نشان داده است که باید با نظام سلطه با زبان اقتدار سخن گفت؛ یعنی هر برخورد ملایمی مثل خوراندن سرهای عزیزان مملکت به مارهای بی رحم ضحاک است و به انسانهای شرور و نظام سلطه روح میبخشد.
این اقتدار تنها اقتدار نظامی نیست. مهمتر از آن اقتدارهای فرهنگی و اقتصادی است که سالها از آن غفلت شده است.
همچنین همه مسائل تلخ و شیرین این سالها نشان داده است که خداوند متعال همان طور که بارها وعده داده است با مجاهدان است.
باید این تجربیات توسط قویترین ذهنهای جامعۀ عزیز و فرهیختهمان بهخوبی تبیین شود و در قالبهای متنوع آموزشی و فرهنگی به اذهان عطشناک جوانان جویای حقیقت هدیه گردد.
4. در سابقۀ این طائفه دفاع از جریان فاسد مسکن و عزل وزیر مسکنی که به دنبال اجرای دستور حضرت امام به حل واقعی مسألۀ مسکن می اندیشید(و تحلیل کارشناسان این است که مسألۀ مسکن را برای همیشه در این کشور حل میکرد) دیده میشود، یا بیمهری با «جهادسازندگی» که ایده و ولیدۀ شهید ژرفاندیش آیت الله بهشتی بود و بعدها پیگیری تشکیل «وزارت جهاد» و از روح و رمق انداختن فرهنگ و ساختار مردمی «جهادسازندگی» و ... مسائل متعددی که شاید ابتدا با نگاه سطحی نتوان فکر فاسد یا حداقل «بسیار ضعیف»ی که پشت آنها بوده است را شناخت.
حضرت آقا میفرمودند : «جهاد حقاً یکی از برکات خدا در این کشور است»(۱۳۷۰/۰۳/۲۸) و فرمودهاند : «جهاد سازندگی در میدان سازندگی شهید داد؛ چون كسانی دشمن این بودند كه انقلاب توفیق پیدا كند»(۱۳۷۷/۰۷/۱۵)
و جریانی نیز با آنها همراهی میکرد. دکتر ایزدخواه (نمایندۀ مجلس) میگوید : «حضورمردم عامل تثبیت انقلاب اسلامی است و هیچ موضوعی پشت پرده ندارد. آنتی تز جهادمردمی، خودکامگی دولتی و تمامیتخواهی جناحی و سیاسی (میرحسین موسوی) است؛ چیزی که جهادسازندگی را زمین زد»
جهادسازندگی یک سرمایۀ بزرگ و تاریخساز انقلاب اسلامی بود. به قول دکتر سندرلاب پژوهشگر آمریکایی که کتاب «تاریخچه سازمانی جهادسازندگی» را نوشته است : «جهادسازندگی یک حزب نیست. وقتی از جهاد صحبت می شود حرف از قوه قهریه به میان می آید، اما اینطور نیست، من خواستم چهره دیگری از حکومت نشان دهم که آن را در جهاد دیدم و آن مسئله قدرت نرم است که اصالتا به ادبیات قدرت نرم ارجاعی نداده است».
جالب است که دکتر سندرلاب می گوید، جمهوری اسلامی از ادامه جنگ استقبال میکرد چرا که باعث توانمندتر شدن نهادهای انقلابی میشد.
5. صدور این نوشته شوم و بیفرهنگ باید انگیزهای شود که صاحبان صلاحیّت در باب این وظیفۀ بزرگ ـ تحلیلهای عالمانه و نخبگانی از تاریخ انقلاب ـ هیچ کوتاهیای نکنند و به داد نسل جوان برسند.
حکیم فرزانۀ انقلاب در بیانیۀ گام دوم در ضرورت آن فرمودند :
«برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزهای قوی، تحریف و دروغپردازی دربارۀ گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همۀ ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیادهنظامش نمیتوان شنید»
مهمترین مسألۀ کشور وجود یک جریان فکری لیبرال است که یا از اول لیبرال و غیراسلامی فکر میکرده یا به خاطر بیریشگی و بدعملی نهایتاً به این نقطه رسیده است و اکنون با نگاه ناب اسلامی زاویه دارد.
حضرت امام میفرمود :
«ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیتیافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت. اینان برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سر سپردگانی میباشند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمیشوند.»
باز هم جالب این که حضرت امام از «مردم» میخواستند با دست قدرتمند خود که قدرت الهی را به همراه دارد این جرثومههای فساد را از کشور خارج کنند.
یعنی هیچ قدرتی را برای تقابل با آنها کارگر و مؤثر نمیدیدند. این یک نگاه دقیق و یک راهبرد عمیق است. اگر این راهبرد را داشته باشیم باید مردم را آگاه کنیم و این کار با وضع قوانین و زیادکردن کارهای پلیسی و اطلاعاتی و قضائی محقق نمیشود. باید قطعیّت و فوریّت ضرورت «جهاد تبیین» را باور کنیم. سرّ در حصر باقیماندن سران فتنه نیز همین تعویق فرهنگی است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید سردار همدانی رضوان الله تعالی علیه
☘️
@faslefarhang