• اندیشه و تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ راه بی‌راه ٢ یکی از نظریّه‌های پایه در اندیشۀ اجتماعی امام و رهبری این است که : «ارادۀ ملی جان‌مایه پیشرفت همه جانبه و حقیقی است»(بیانیه). حضرت آقا این اندیشه را قرآنی می‌داند و مطابق تعلیم قرآنی معتقد است اگر «ارادۀ ملی» شکل بگیرد به دنبال آن معجزه رخ می‌دهد؛ چون خدا خود به میان می‌آید و دست در کار ویرایش زندگی و موجودیّت حیات بشری می‌برد. «معجزه‏هاى اجتماعى برخلاف معجزۀ اژدها شدنِ عصاى موسى است؛ چون آن‏طور معجزه‏ها ربطى به ارادۀ انسان ندارد؛ اما معجزه‏هاى اجتماعى به‏طور مستقيم به ارادۀ انسانها ارتباط پيدا مى‏كند؛ «إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ يُغَيِّرُ مٰا بِقَوْمٍ حَتّٰى يُغَيِّرُوا مٰا بِأَنْفُسِهِمْ»(رعد،١١)»(١۶/ ۴/ ١٣٨٣) امام می‌فرمود اگر ملت اراده کند هیچ قدرتی در جهان یارای ایستادن مقابل او را ندارد. این همان تنها راهی است که امام برای مقابله با نظام سلطه یافت، قیام عمومی مردم : «همۀ راه‌هاى ممكن در این كشور تجربه شد و همه ناكام و ناموفّق از آب درآمد، و به‌تدریج یأس دلها را فراگرفت. آن نيرويى كه میتوانست در مقابل رژيم پهلوى به معناى واقعىِ كلمه بايستد، ملت بود؛ يعنى بايد همۀ ملت به صحنه میآمد»(١۴/ ٣/ ٨۴) این دو بزرگوار واقعاً معتقدند در این صورت معجزه رخ می‌دهد، کما این که هردو «انقلاب اسلامی ایران» را حادثه‌ای از این قبیل تحلیل می‌نمودند. این را چه کسی باور می‌کند؟ طبعاً فقط مؤمنان. این را چه کسی به کار می‌گیرد؟ طبعاً همین مؤمنان. مؤمنان اگر بخواهند به این آموزه عمل کنند باید چه کنند؟ این الگو در بیانیه و توضیحات اول خرداد ٩٨ (دربارۀ بیانیه) بیان شده است؛ یعنی این آموزۀ اصیل انقلاب در ابتدای دهۀ پنجم انقلاب زمینۀ تجلی و صراحت پیدا کرده است. از منظر قرآنی این یعنی رشد و این یعنی پیشرفت واقعی و این روایت درست انقلاب است. ایشان وقتی که جوانان را به قیام برای حل مسأله دعوت می کنند و شناسایی مسائل و ارائۀ راه حل و حل را برعهدۀ خودشان می‌گذارند و نهایتاً برای عاقلانه و متین و متمرکز شدن کار و جلوگیری از نوعی بلبشو و آشفته‌کاری می‌گویند باید «جریانهای حلقه‌های میانی» (متشکل از جمعی باتجربه و نخبه) شکل بگیرد و حلقه‌های میانی را هم نه رهبری نه دولت و نه نهادهای حاکمیتی می‌دانند(تصریح می‌کنند که باید از خود متن باشد)، نشان می‌دهد که دارند تلاش می‌کنند مبتنی بر همین دیدگاه یک قیام ملی برای حل مسائل حیات اجتماعی‌مان رقم بزنند. «بتواند این کاروان عظیم جامعه را و مهم‌تر از همه جوانهای جامعه را به پیش ببرد» (٩٨/٣/١) البته ثمرۀ نزدیک این ورود این است که : «نتیجۀ اینها چه می‌شود؟ کشاندن نسل جوان متعهّد به عرصهٔ مدیریّت کشور، که یکی از دوستان گِله می‌کردند که جوانها را به عرصۀ مدیریّت راه نمی‌دهند. خب چه ‌جوری وارد عرصۀ مدیریّت می‌شوند؟ ورود در عرصۀ مدیریّت برای نسل جوان از این راه‌ها اتّفاق می‌افتد» و نتیجۀ بلندتر آن این است که : «اگر نسل جوان وارد عرصۀ مدیریّت شد، و مدیران ارشد نظام از جملۀ جوانهای متعهّد [شدند] ــ که من گفتم جوانهای متعهّد حزب‌اللهی، یعنی واقعاً باید حزب‌اللهی باشند؛ به معنای درست کلمۀ حزب‌اللهی [که طبعاً نگاه قرآنی و انقلابی دارد] ــ آن وقت آن حرکت عمومی کشور طبعاً استمرار پیدا می‌کند، سرعت پیدا میکند و انجام میگیرد» ┄┅••؛••┅┄ اینجا یک بحث پیش می آید و آن این که اگر این قیام بخواهد شکل بگیرد جریانی به موازات دولت تشکیل خواهد شد. در آن صورت چرا دولت تشکیل دادیم و چرا داریم اینقدر برای آن تره خرد می کنیم؟ بحث ادامه دارد ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿ شاخه گل صلوات، هدیه به حضرت عباس که مایۀ امید بود، سلام الله علیه. ☘️@faslefarhang