کتاب فاتحان نُبُل و الزهرا برش 4⃣3⃣ ●شهید عباس کردانی •نوشابه ❁مدتی بود در سوریه بودیم. وضعیت غذا چندان خوب نبود و معمولا غذای سرد و بدون مخلفات ! میرسید، بعد از سیفات به الحاضر رفتیم. دلم نوشابه می خواست. داشتیم با عباس صحبت می کردیم شنیدم قرار است بازار برود، به او گفتم می توانید نوشابه بیاوردید؟! گفت سعی می کنم، رفتند و آمدند گفت نشد! گفتم طوری نیست. چند وقت بعد دیدم یکی از بچه ها با یک نوشابه خانواده که کمی در آن باقی بود آمد و گفت این را عباس برای شما فرستاده است، یعنی برای محقق کردن خواسته من، همه ی تلاشش را کرد و فراموش نکرد. ●اورکت محمود ❁همان طور که در بخش شهید اسکندری خواهم گفت. محمود یک اورکت غنیمتی داشت که قبل از شهادتش به برادر زاهد داد،‌ بعد از شهادت محمود، عباس که می دانست جریان آن اورکت چیست از زاهد آن را مطالبه می کند و زاهد هم آن را به عباس می دهد، جالب است بدانید عباس در تل طاموره با همان اورکت شهید محمود مراد اسکندری به شهادت رسید و زاهد هم در همان مکان به شرف جانبازی نائل آمد. آن هم با جانبازی که تا دیدن تونل نورانی که تجربه گران نزدیک به مرگ آن را گزارش کرده بودند پیش رفت و برگشت. ادامه دارد... {شرح دلاورمردی شهدای مدافع حرم خوزستان در عملیات آزادسازی شهرک های شیعه نشین و سوریه و شهیدان حاج قاسم سلیمانی، حججی، نوید صفری و... } برای خرید و دریافت کتاب به آیدی زیر مراجعه کنید @jamandehazsoada یا با شماره زیر در ایتا / روبیکا پیام دهید 09362765887 ➕ فاتحان نبل و الزهرا 👇 [🇮🇷] [ @fatehan94 ] [🇮🇷]