در زمانی که اتفاقات ناگوار پشت سر هم اتفاق میفته و جسم و روح را درگیر میکنه خیلی وقتها اگر نتوانی مدیریت کنی خودت را زندگیت مختل میشه و تبدیل میشه به بحران. در این میان رسانه ها در این زمینه خیلی موثرند.
در مواقع اضطراری، خیلی از فعالیتهای ارتباطی و رسانه ای روی مخاطبانی متمرکز است که به طور مستقیم تحت تأثیر بحران قرار گرفتهاند. و این به بحرانیتر کردن اون موضوع دامن میزنه.
این مسئله خیلی وقتها ممکن است از نظر ذهنی بحران را دوچندان کنه و این اثراتی ناگوار را برای انان به دنبال داره.
دامن زدن به ایجاد و پخش شایعات، ارائه پیش بینیهای بی اساس از ویرانی های بیشتر.ترویج بی اعتمادی نسبت به سازمانهای پاسخگو.تلاش رشوه برای درمان و منابع کمیاب و... همگی از تشدید کننده های بحران هست که در وضعیت کنونی جامعه هم میبینیم
در لحظه های اولیه پس از وقوع یک بحران بزرگ ، مردم غالباً اضطراب ، ترس و سردرگمی را تجربه میکنند. اماواکنشهای کاملا هیستریک و نمایشی گاهی دیده می شه. یک وضعیت ممکنه غیر عادی باشه ، اما یک واکنش بسیار متداول برای افراد آسیب دیده از بحران این است که ابتدا سعی میکنند بدون توجه به دیگران، امنیت و رفاه خودشون را تضمین کنند. خیلی از آنها تلاش می کنند که اولویت خودشون را درنظر میگیرند.
افراد در یک بحران معمولاً علائم جسمی غیر قابل توضیحی دارند. استرس ناشی از وضعیت بحرانی، برخی علائم جسمی مثل سردرد ، درد عضلانی ، ضعف معده و تب پایین را به افراد وارد میکند. ان دسته از بحرانهایی که با شیوع بیماری همراه است ، این علائم میتونه به افراد القا کند که نیاز به مراقبتهای فوری دارند و تعجب اینه که رسانه چرا اینقدر به این قضیه دامن میزنه و مثلا یک نمونه اینکه درعین ناباوری می گه دیگه الان ما چیزی بنام سرماخوردگی نداریم هرچی هست کروناست ...و جالبتر و ناراحت کننده تر اینکه هرکسی هر نوع بیماری دچار میشه محکوم به کرونا میشه و این از نظر روانشناسی و از نظر منطقی اصلا پذیرفتنی نیست و روند ناصوابی را دارد پیش میبرد.
چرا که اصل اینه که حتی بدترین شرایط را هم ما باید به شکل مثبت القا کنیم تا از اثرات منفی در این زمینه بکاهد نه آن را بدتر و بد تر کنه
اما توجه کافی به روانشناسی بحران میتونه انواع رفتارهای بالقوه مضر هنگام بحران را برطرف کنه. اگرچه ممکنه این کار را دشوار باشه اما اقدامات مناسب موجب میشه که افراد بتونند از آسیبدیدگیها جلوگیری میکنه و در کاهش تجربه ناامیدی موثر خواهد بود.
همیشه ترس از ناشناختهها یا ترس از عدم اطمینان ممکنه ناتوانکنندهترین پاسخهای روانی در برابر بلایای طبیعی و بحرانها و بیماریها باشد و مانع اقدام موثر افراد بشه.
وقتی مردم می ترسند و اطلاعات کافی ندارند ، ممکنه برای جلوگیری از تهدید به روشهای نامناسبی واکنش نشان دهند.
خلاصه اینکه اگرچه در شرایط نه چندان مطلوبی قرار داریم ولی باید بر نگرانیها و بحرانها غلبه کنیم با توکل بر خدا و توسل و مسلط شدن بر نفس خودمون...
بازهم در این بارا صحبت میکنیم.