از نظر قرآن مجید یکی از آثار نماز این است که انسان را از ارتکاب کارهای بد و ناروا باز می دارد، آنجا که می فرماید: «وَ اَقِمِ الصَّلَوةَ اِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ»؛ (و نماز را برپادار که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز می دارد). با این حال ملاحظه می شود که بسیاری از نماز گزاران به گناه و کارهای بد آلوده اند و نماز در گفتار و کردار آنان اثری نگذاشته است؛ در این صورت، معنی آیه یاد شده چیست؟ جواب: اصولا باید توجّه نمود که عامل اساسى بازدارى انسان از خلاف و گناه، همان ایمان و یاد خداست. انسان غافل از خدا به سرانجام اعمال و کردار خویش نمى اندیشد و براى ارضاى تمایلات و غرایز سرکش خود حد و مرزى نمى شناسد. برعکس، یاد خدا، خدایى که از تمام کارهاى کوچک و بزرگ ما آگاه است، خدایى که از آنچه در اندیشه ما مى گذرد مطّلع و باخبر است، ما را از خودکامگى و هوسرانى و «مرزنشناسى» باز مى دارد. راه طبیعى و مؤثّر و پیوسته براى کنترل غرایز و خواسته هاى نامشروع، یاد خدا، یاد مقام اولیاى خدا، یاد کیفرهاى خطا کاران و یاد پاداش فرمانبرداران اوست. قرآن، مردان خدا را چنین معرّفى مى کند: «رِجال لاَتُلْهِیهِمْ تِجَارَة و لاَبَیْع عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَ اِقَامِ الصَّلَوةِ وَ اِیتَاء الزَّکَوةِ»؛ (مردانى که نه تجارت و نه معامله اى آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زکات غافل نمى کند). ناگفته پیداست غفلت از خدا و بى خبرى از او موجب تیرگى عقل و خرد و کم فروغى نور وجدان مى گردد. امیرمؤمنان(علیه السلام) براى یاد خدا اهمّیّت خاصّى قائل شده و درباره آن چنین مى گوید: «اِنّ الله جعل الذکر جلاء للقلوب، تسمع به بعد الوقرة و تبصر به بعد العشوة و تنقاد به بعد المعاندة»؛ (خداوند یاد خود را صیقل و روشنایى دل هاى بندگان قرار داده که در پرتو آن گوش آنها شنوا مى شود و چشم آنها بینا مى گردد و به جاى دشمنى و ستیزه جویى، فرمانبردار مى شوند). على(علیه السلام) در این جمله ها «غفلت» را یک نوع کرى و کورى براى دل ها مى داند که موجب سرکشى و ستیزه جویى و دشمنى انسان با حقّ و حقیقت مى گردد و در برابر آن، «یاد خدا» را مایه شنوایى و روشنى دل معرّفى مى کند که غرایز سرکش را مهار کرده و او را از ستیزه جویى با حقیقت باز مى دارد. بنابر این بیان، یک فرد غافل از خدا و کیفرها و پاداش هاى او، بسان یک فرد کور و کرى است که بر اسب سرکشى سوار باشد، بدون تردید اسب او را به سنگ ها خواهد کوبید و در میان درّه اى پرتاب خواهد کرد، ولى افرادى که دل هایى بیدار و متذکّر دارند، واکنش اعمال خود را از نزدیک مشاهده مى کنند، سخن حق را کاملا مى شنوند و نفس سرکش را با یاد خدا مهار مى نمایند. امام باقر(علیه السلام) در ضمن امورى که به یکى از دوستان خود سفارش مى کند، مى فرماید: «همواره به یاد خدا باشید، زیرا یاد خدا میان انسان و ارتکاب عمل خلاف، مانع و حائل مى گردد». اصبغ بن نباته مى گوید امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمود: «در دو موقع به یاد خدا باش، یکى هنگام مصیبت و دیگرى وقتى که با گناه یا خلافى روبه رو مى شوى و یاد خدا در موقع روبه رو شدن با گناه مهمتر است؛ زیرا یاد وى میان انسان و گناه حائل مى گردد». بدیهى است توجّه به خدا درجاتى دارد و هرگز در همه جا یکسان نیست، گاهى به مرحله اى مى رسد که انسان را در برابر هر نوع گناه بیمه مى کند و ارتکاب گناه به صورت یک محال عادى در مى آید، آنان افرادى هستند که در پرتو یاد خدا قلوبى آرام، دل هایى بیدار، دیدگانى پر فروغ، گوش هایى شنوا و نفوسى فرمانبردار دارند. در بسیارى از مردم، یاد خدا در درجه متوسّطى قرار دارد، مثلا افرادى پیدا مى شوند که در عین این که به برخى از گناهان آلوده مى گردند، ولى به هیچ وجه حاضر نمى شوند خونى بریزند، مال یتیمى را بخورند و به ناموس کسى تجاوز کنند؛ زیرا مى دانند که کیفرهاى الهى در این موارد بسیار سخت و سنگین است و وجدان آنها در برابر گناهان مقاومت مى کند. گاهى یاد خدا بقدرى ضعیف و کم فروغ مى گردد که فقط به صورت زمینه اى براى ترک گناه جلوه مى کند، چه بسا عوامل نیرومندترى اثر این زمینه را خنثى مى سازد، ولى هرگاه یاد خدا در همین صورت که ضعیف است و به اصطلاح علّت ناقص است پرورش داده شود، مى تواند انسان را از بسیارى از گناهان باز مى دارد. 🍃🌹🍃 @fatemi222