دلیل این خیر و بركت دلیل این خیر و بركت و کرامت خاصّ این بود كه عصر امام رضا(ع) عصر ویژه ای بوده و تعیین جانشین و معرفی امام بعدی، با مشكلاتی روبرو شده بود كه در عصر امامان قبلی، بی سابقه بود؛ زیرا از یك سو پس از شهادت امام كاظم(ع) گروهی كه به «واقفیه» معروف شدند، براساس انگیزه های مادی، امامت حضرت رضا(ع) را انكار كردند و از سوی دیگر امام رضا(ع) تا حدود چهل و هفت سالگی دارای فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاكی بود كه امامان دوازده نفرند كه نه نفر آنان از نسل امام حسین خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا(ع)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سؤال می برد و واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده امامت حضرت رضا(ع) را انكار می كردند. گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطی» از سران «واقفیه» بود که طی نامه ای به امام رضا(ع) او را متهم به عقیمی كرد و نوشت: چگونه ممكن است امام باشی در صورتی كه فرزندی نداری؟! امام(ع) هم در پاسخ نوشت: "از كجا می دانی كه م دارای فرزندی نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روز نمی گذرد كه خداوند پسری به من عطا می كند كه حق را از باطل جدا می كند". دوم) امامت حضرت(ع) در کودکی: اینکه امامت به قدرت الهی به یک نوجوان هشت ساله که هنوز به سن بلوغ نرسیده است منتقل شد یک کرامت مهم بود؛ آنچنانکه پیش از این، نبوت به حضرت عیسی(ع) در نوزادی داده شده بود. سوم) مناظرات علمی حضرت(ع): مناظراتی که امام(ع) با دانشمندان فرقه ها و مذاهب مختلف در این دوره دارد، بسیار مهم است. اینکه چگونه یک نوجوان می تواند در مناظرات و بحث های مختلف اسلامی و فکری با دانشمندان آن زمان، آنان را مغلوب کند، هم کرامتی بزرگ بود و هم علامتی بر حقانیت امامت ایشان. 👌شاگردان امام جواد(ع) امام جواد(ع) با وجود کوتاهی دوران حیات و امامت، شاگردان بزرگی را تربیت می کنند؛ امثال «حضرت عبدالعظیم حسنی»، «جناب علی بن مهزیار اهوازی»، «فضل بن شاذان نیشابوری»، «محمد بن سنان زاهری»، «ابونصر بزنطی کوفی» و «دعبل خزاعی» از شاگردان آن حضرت هستند که نزد ایشان، رشد علمی یافته و تربیت شدند و یا از آن حضرت(ع) حدیث نقل کردند. روایان احادیث جوادالائمه(ع) تنها محدثان شیعه نبودند؛ بلكه علماء و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقى از اسلام را از آن حضرت نقل كرده اند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادى » احادیثى با سند خود ازآن حضرت نقل كرده است. همچنین «حافظ عبدالعزیز بن اخضر جنابذى » در كتاب معالم العترة الطاهرة و مؤلفانى مانند «ابو بكر احمد بن ثابت»، «ابواسحاق ثعلبى» و «محمد بن مندة بن مهربذ» در كتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتى از آن حضرت نقل كرده اند. شهادت امام جواد(ع) مأمون خلیفه عباسی که چون سایر خلفای بنی عباس از نفوذ باطنی امامان معصوم در بین مردم هراس داشت سعی کرد ابن الرضا(ع) را تحت مراقبت خاص خویش قرار دهد که یکی از حیله های وی برای اینکار ازدواج دخترش با امام بود. لذا دختر خویش «ام الفضل» را به ازدواج حضرت امام جواد(ع) درآورد تا مراقبی دائمی و از درون خانه، بر امام گمارده باشد. دلیل دیگری که مأمون دختر خود را به ازدواج امام در آورد کشاندن امام به سمت خود بود؛ چرا که تصور می کرد امام با این وصلت مجذوب مادیات و جاه و مقام شده، قداست وی خدشه دار و از راه اصلی منحرف، شیعیان متفرق شده و مأمون خود قوی می شود. مأمون همچنین می خواست با این وصلت علویان را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز داشته، خود را دوستدار و علاقمند به آنان نشان دهد. امام جواد(ع) نیر ـ که مانند بقیه امامان(ع) از آینده اطلاع داشت و هیچ کاری را بدون آگاهی انجام نمی داد ـ بخوبی از دسیسه های مأمون آگاه بود و با علم به وصلت با دختر وی رضایت داد. یکی از دلایل پذیرش این وصلت از سوی امامان، حفظ شیعیان از دسیسه های کینه توزانه مأمون حفظ کند . لذا امام(ع) اگرچه تن به این ازدواج داد، اما شواهد تاریخی گواه این حقیقت است که مأمون نتوانست به حیله های از پیش تعیین شده خود دست یابد. امام جواد(ع) تا پایان خلافت مأمون در مدینه ساکن بود و پس از مرگ مأمون به دستور معتصم عباسی و در سال 220 هجری قمری، به همراه همسرش ام الفضل به بغداد رفت. ایشان در ماه ذیقعده همان سال مسموم شد و در آخر آن ماه به شهادت رسید. مزار مطهر وی در کاظمین بغداد و در کنار قبر جدش «امام کاظم(ع)» هم اکنون قبله حاجات عابدان و موحدان است. منابع علمی درباره تاریخ و زندگانی امام جواد(ع) ↩️در آستانه ولادت امام جواد علیه السلام 👇 https://eitaa.com/fatemi222/7609