🖊
اتحاد مومنان در آینه شعر و حکایت
جان حیوانی ندارد اتحاد
تو مجو این اتحاد از روح باد
گر خورد این نان نگردد سیر آن
ور کشد بار این نگردد او گران
بلک این شادی کند از مرگ او
از حسد میرد چو بیند برگ او
جان گرگان و سگان هریک جداست
متحد جانهای شیران خداست
جمع گفتم جانهاشان من به اسم
کآن یکی جان صد بود نسبت به جسم
همچو آن یک نور خورشید سما
صد بود نسبت به صحن خانهها
لیک یک باشد همه انوارشان
چونک برگیری تو دیوار از میان
چون نماند خانهها را قاعده
مؤمنان مانند نفس واحده
📌
عهد با آیه اتحاد
💚• در هر جمعی که هستیم توجه خود را به اشتراکات معطوف کنیم.
💚• نگذاریم مسائل اختلافی روابط ما با دیگران را دچار اختلال کند.
📚
جهت مشاهده پیام هر روز قرآن کلیک کنید👇
https://eitaa.com/fatemi222/15955