استجابت دعا پنجمین فایده تسلیم بودن و عمل به تکلیف، استجابت دعاست. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: من برای کسی که جز خرسندی از خدا در دلش خطور نکند، ضمانت می کنم که خدا او را بخواند و دعایش را مستجاب کند. دعای شخصی که تسلیم امر خداست و به وظیفه اش عمل می کند مستجاب می شود. نزدیک شدن به خداوند ششمین فایده تسلیم در برابر خداوند، نزدیک شدن به خداوند است. انسانی که راضی به رضای خداست و به وظیفه اش عمل می کند و تسلیم امر خداست به خدا نزذیکتر می شود. «إذا أحَبَّ اللهُ عَبداً اِبتَلاهُ، فَإِن صَبَرَ اجتَباهُ، فَإِن رَضِيَ اصطَفاهُ» خداوند او را مبتلا کرده، اگر صبر کند برگزیده می شود و اگر راضی باشد خدا او را انتخاب می کند. نزدیکی و قرب خدا در پرتو تسلیم امر خداست. شهید مهدی زندی در جبهه بود که به او خبر دادند که پسر جوانش در اثر تصادف از دنیا رفته است. گفت: «انالله و انا الیه راجعون». از خدا بود و همانا به سمت خدا برگمی گردد. عملیات شد و فرصت نشد که برگردد. بعد از یک الی دو ماه سر قبر فرزندش رفت. وقتی برگشت پرسیدند سر قبر فرزندت رفتی؟ گفت: بله، ولی نمیدانی چه فرزند باهوشی بود. نمی دانید که اگر زنده بود به کجا می رسد. اما خدا خواست که برود، راضیم به رضای او. هیچ کس دوست ندارد عزیزانش از دنیا بروند یا ورشکست شود و خانه اش آتش بگیرد یا اتفاقی برای او بیفتد، اما انسان راضی به رضای الهی است، خودش کم کاری نمی کند و باعث و بانی این جریان نیست، اما راضی است. البته بعضی ها اشتباه از خودشان است. مثلا پولی را به دیگران قرض می دهد و با اینکه در آیه ۲۸۲ سوره بقره خداوند می فرماید: «یا ایها الذین امنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه»[۷] ای کسانی که ایمان آورده اید هر گاه به یکدیگر وامی تا مدت معینی دادید آن را بنویسید. هیچ ضمانتی نمی گیرند و می گویند: سخت نگیر. بعد که پولش را بالا می کشند. او هم صبر می کند، ولی اصل صبر در جایی است که خودش مقصر نباشد و امتحان الهی باشد. همانطور که قبلا هم عرض کردیم آیه ۲۷- ۳۰ سوره فجر مربوط به امام حسین (علیه‌السلام) است. «یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً * فَادْخُلِى فِى عِبَادِى * وَادْخُلِى جَنَّتِى‏» هان اى روح آرام یافته و متین به سوى پروردگارت بازگرد که تو از او خشنود و او از تو خرسند است. پس در جرگه بندگان من درآى. و به بهشت من داخل شو! به آن ها بشارت ورود به بهشت داده می شود. در رأس شان اباعبدالله است که تسلیم فرمان خدا بود و صبر کرد. هلال بن نافع می گوید: به خدا قسم هرگز کشته به خون آغشته ای را بهتر و خوشتر از او ندیده بودم. در گودی قتله گاه چنین با خدا نجوا می کرد. «الهی رِضاً برِضِاکَ، صَبراً عَلی قَضائِک یا رَّبَّ لا الهَ سِواکَ…» خدایا! راضی به رضای تو هستم و در برابر قضای تو صبر می کنم. با تمام اتفاقاتی که برایش افتاده بود، بهترین یارانش به شهادت رسیدند، حضرت علی اکبر جوانی که شبیه ترین افراد به پیامبر بود، قاسم ابن الحسن یادگار امام مجتبی (علیه‌السلام)، عبدالله یتیم امام حسن (علیه‌السلام) دست از تن جدا شده و علمداری چون قمر بنی هاشم به شهادت رسیده اند و آقا صبر می کند. اما زمانی که طفل شیرخواره اش در آغوشش پرپر شد، فرمودند: «الهی رِضاً بقَضائِک» این ها صبر و بردباری و تسلیم شدن در برابر خداوند را نشان می دهد. اما یکی از سختترین لحظات برا امام حسین (علیه‌السلام)، لحظه شهادتش بود، آن هم نه به خاطر شهادتش، بلکه برای اینکه بعد از شهادتش چه اتفاقی برای باز ماندگان و کودکان می افتد… . [۱] . آیه ۱ و ۲ سوره طه [۲] . یادگاران، جلد ده، کتاب شهید زین الدین، ص ۶۸ [۳] . آیه ۲۲ سوره مجادله [۴] . آیه ۲۷ و ۲۸ سوره فجر [۵] . آیه ۲۸۶ سوره بقره [۶] . آیه ۱۵۶ سوره بقره [۷] . آیه ۲۸۲ سوره بقره