✅قبر کوچک در زمان مرحوم علامه بحرالعلوم رضوان الله تعالى علیه ، قبر مقدس ‍ حضرت ابوالفضل العباس ع خراب شد. به علامه بحرالعلوم خبر دادند که قبر مقدّس حضرت عباس علیه السلام دارد خراب مى شود، علامه بحرالعلوم دستور داد تا قبر شریف ترمیم و تعمیر شود. بنا بر این شد که روز معین به اتفاق استاد بناء به سرداب مقدس بروند و قبر را تجدید عمارت کنند. در روز مقرر علامه همراه استاد بنا وارد سرداب و زیر زمین شدند. معمار نگاهى بقبر و نگاهى به علامه کرد و گفت : آقا اجازه مى فرمائید سؤالى بکنم ؟ فرمود: بپرس ؟ استاد بناء گفت : ما تا حالا خوانده و شنیده بودیم مولاناالعباس ع اندامى موزون و رشید و قد بلند و چهارشانه داشته ، بطورى که وقتى سوار بر اسب مى شده زانوهایش برابر گوشهاى اسب قرار مى گرفته . پس بنابر این باید قبر مقدس هم بزرگ و طولانى باشد، ولى من مى بینم صورت قبر کوچک است ؟! آیا شنیده هاى من دروغ است ، یا کوچکى قبر علت خاصى دارد؟! علامه بحرالعلوم بجاى جواب سر بدیوار گذاشت و سخت گریه کرد. گریه طولانى علامه ، معمار را نگران و ناراحت و مضطرب نمود و عرضه داشت : آقاى من چرا گریان و اندوهناک شدید و سرشک غم از دیدگان فرو میریزید؟! مگر من چه گفتم ، آیا از سؤ الى که من کردم تاثرى بر شما روى آورده ؟ علامه فرمود: استاد بناء پرسش تو دل مرا بدرد آورد. چون شنیده هاى تو درست و صحیح است ،امّا من بیاد مصائب و دردهاى وارده بر عمویم عباس علیه السلام افتادم . آرى عباس بن على علیه السلام اندامى رشید و قد و قامتى بلند داشت ، و لیکن بقدرى ضربت شمشیر و تبرهاى دلسوز و گرزها و نیزه ها بر بدن ، نازنین او وارد کردند که بدنش را قطعه قطعه نمودند و آن اندام رشید بقطعات خونین تبدیل شد. آیا انتظار دارى بدن پاره پاره حضرت عباس علیه السلام که بوسیله حضرت امام سجاد علیه السلام جمع آورى و دفن شد قبرى بزرگتر از این قبر داشته باشد؟! @FATEMI133