🔰غربت امام حسن عسکری (ع) در بحار از احمد قصير بصري از شاگردان امام حسن عسكري(عليه السلام) نقل شده است : خادمي از دربار خليفه خدمت آقا رسيد. به آقا گفت: خليفه سلام مي رساند . او كاتبي دارد. اسمش انوش است. انوش 2 تا بچه آورده است . او اين بچه ها را گذاشته و مي گويد امام شيعيان را مي خواهم كه براي بچه هاي من دعا كنند. امام(عليه السلام) فرمودند: (الحمدالله الذي جعل النصاري أعرف بحقنا من المسلمين يعني :خدايي را سپاس كه بعضي از نصاري را از بعضي از مسلمين به حق ما عارف تر گردانيد.) آقا وقتي به خانه انوش رسيدند انوش دوان دوان محضر آقا آمد. انجيل را گرفت دستش . و به امام گفت : اي آقا ي ما ، تو را به اين كتاب كه از ما به آن آگاهي تري قسم مي دهم مرا ببخشي كه تو را به زحمت انداختم. قسم به عيسي و به اين انجيل من نخواستم به اينجا بيائيد مگر به خاطر اينكه شما ائمه را همچون مسيح در پيشگاه خداوند مي دانم. لذا خواسته ام بيائيد بچه هاي مرا با نفستان پاك كنيد. دو تا بچه اش را محضر امام آورد. امام به يكي از فرزندانش اشاره فرمودند : اين بچه برايت مي ماند و اما اين بچه ديگر تا 3 روز ديگر مي ميرد. اما اين بچه اي كه زنده مي ماند مسلمان مي شود و از محبان ما مي شود. انوش گفت: براي من اگرچه مرگ اين فرزندم سخت است اما چون آن فرزند ديگرم از محبين شما مي گردد سختي مرگ آن برايم آسان مي شود. همراهان انوش به او گفتند: تو كه از اسلام آوردن فرزندت انقدر خوشحالي پس چرا خودت اسلام نمي آوري ؟ او گفت : هيچ نگوئيد. به خدا من هم مسلمانم و آقايم اين را مي داند . امام عسكري (عليه السلام) غربت هاي خاصي دارند : چرا به آقا عسكري مي گويند؟ اين لقب خود دليلي بر مظلوميت ايشانست. اجازه نميدادند امام (عليه السلام) ارتباطي با شيعيانشان داشته باشند.حتي اجازه ندادند امام (عليه السلام) يكبار به حج و زيارت خانه خدا بروند .اگرچه حقيقت حج امامانند. اما به ظاهر تنها امامي كه به زيارت خانه خدا نرفت امام عسكري(عليه السلام) اند. @fatemi222