☑️
راز حکومت دینی
گاهی گفته میشود حکومت و سیاست انسان را آلوده میکند و درست نیست که افراد مقدس دنبال حکومت باشند.
یا گفته می شود؛ دنیا از نظر الهی اصالت ندارد پس حکومت دنیایی نیز اصالت ندارد اما راز تاکید بر حکومت دینی صالحان در چیست؟
انبیا آمدهاند برای اینکه این قدرتها را بشکنند، این قدرتهای شیطانی را سرکوب کنند و نبی اکرم هم آمده بودند و آمدند برای اینکه این قدرتها را بشکنند. این یکی از کارهایی است که انبیا دارند، نه اینکه فقط این است. کار مهم انبیا این است که مردم را برسانند به آن نقطه کمال و سایر کارها وسیله است. غایت، کمال مطلق است ... اینطور نیست که انبیا برای دنیا آمده باشند. دنیا یک وسیلهای است برای کمال؛ چنانکه اهل دنیا هم این وسیله را به ضد کمال استعمال میکنند ... آنکه برای قدرتطلبی و شیطنت فعالیت میکند با آنکه برای خدا فعالیت میکند، ذاتاً این دو تا با هم فرق دارند و کارهایشان ذاتاً فرق دارد. انبیا برای ثروت و قدرت و دنیا و رسیدن به دنیا و رسیدن به حکومت ابداً یک قدم برنداشتند. و اگر کسی گمان کند که انبیا یا اولیای بزرگ قدمی برای مَسند برداشتند، این نمیشناسد آنها را؛ این انبیا را نشناخته ...».(۳)
☑️
حاکمان مقدس تاریخ
وقتی سوال از حکومت دینی است که آیا حکومت دینی درست است یا نه یکی از انواع پاسخ ها این میتواند باشد که «ادلّ دلیل علی امکان شیء وقوعه» راحت ترین دلیل برای امکان و جواز چیزی واقع شدن است به این معنی که پیامبرانش برای حکومت اقدام کرده اند و این نشان دهنده این حقیقت است چنین رسالتی در تکالیف پیامبران وجود داشته که تا حد امکان و به مقداری که شرایط اجتماعی اجازه داده برای این امر قدم برداشته اند.
دقیقا روشن نیست که چه تعداد از پیامبران الهی حکومت تشکیل دادند، چون تاریخ همه انبیا روشن نیست.
امابعضى از مفسران احتمال دادهاند كه داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون، اين شش نفر، از پيامبرانى بودند كه علاوه بر مقام نبوت و رسالت داراى حكومت و زمامدارى بودند، همچنین پیامبر اسلام (ص) نیز حکومت تشکیل داد.
اما پیامبری که حکومت کردن او از مسلمات و یقینیات تاریخی است حضرت سلیمان(ع) است.
حضرت سلیمان بن داود یکی از پیامبران بنی اسرائیل بود. خداوند او را در فلسطین مبعوث کرد و به او سلطنت و حکومت داد. و قلمرو حكومتش منطقه شام و بيت المقدس و احتمالا بعضى نواحى اطراف بود.
و آیاتی از قرآن کریم به این حقیقت صراحت دارد که از آن جمله است؛
➖ وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَلى كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ هَبْ لِي مُلْكاً لا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ، ما سليمان را آزموديم، و بر كرسى او جسدى افكنديم، سپس او به درگاه خداوند انابه كرد. گفت: پروردگارا مرا ببخش، و حكومتى به من عطا كن كه بعد از من سزاوار هيچكس نباشد، كه تو بسيار بخشندهاى. - ما باد را مسخر او ساختيم تا مطابق فرمانش به نرمى حركت كند، و به هر جا او مىخواهد برود.
طبق آیه فوق ،او از خداوند خواست که حشمت و جاه و جلالی به او بدهد که تا آن زمان به کسی نداده باشد. خداوند هم دعای او را مستجاب کرد و نعمات و موهبات زیادی به او داد. باد را مسخر او کرده بود که به فرمانش، حرکت می کرد. جن و گروهی از شیاطین جزو کارگران او و تحت اختیارش بودند. علم منطق الطیر داشت که زبان همه حیوانات را می فهمید. پرندگان همه زیر فرمان او بودند. در همین زمینه، می توان به ماجرای گفتگوی هدهد با وی و ماجرای دیدار حضرت سلیمان (ع)با بلقیس اشاره کرد.
امام رضا(ع)در مورد حضرت یوسف(ع)فرمود أَنَّ يُوسُفَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ كَانَ نَبِيّاً وَ رَسُولاً فَلَمَّا دَفَعَتْهُ اَلضَّرُورَةُ إِلَى تَوَلِّي خَزَائِنِ اَلْعَزِيزِ قٰالَ اِجْعَلْنِي عَلىٰ خَزٰائِنِ اَلْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ وَ دَفَعَتْنِي اَلضَّرُورَةُ إِلَى قَبُولِ ذَلِكَ عَلَى إِكْرَاهٍ یوسف
يوسف(ع)رسول و پيغمبر بود چون ضرورت او را واداشت بمتولى شدن خزينههاى عزيز مصر بعزيز گفت اجعلنى« خَزٰائِنِ اَلْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ » (۴)
🔻 ادامه دارد 👇👇
@fatemi222