3- كودكی از تبار آفتاب
امام صادق (ع) حضرت موسی كاظم(ع) را در اوان كودكی، برای تحصیل، به مكتب خانهای فرستاد. آنچه مسلم است این است كه انگیزه امام از این كار، تحصیل فردی امام كاظم (ع) نبوده؛ چرا كه در آن دوره هیچ كس جز امام صادق (ع) نمیتوانست چیزی براندوخته علمی آن كودك فرزانه بیفزاید شاید این كار امام صادق (ع) به انگیزه تشویق دیگر كودكان به تحصیل، یا شناخت و معرفی امام بعد از خود به مردم و یا نشان دادن ارزش تحصیل علم به دیگران و انگیزههایی چنین بوده است.
امام كاظم (ع) میفرماید روزی از مكتب خانه به سوی منزل بازمی گشتم، به خانه رسیدم و لوحی كه با خود داشتم، نشان پدرم دادم. پدرم مرا روبه روی خود نشانید و پس از دیدن لوح به من فرمود: فرزندم بنویس( تَنَحِّ عَنِ القَبیحِ وَ لاتُرِدهُ ) از زشت گویی و زشت كاری بپرهیز و حتی اراده آن را هم مكن!
آن گاه به من فرمود: حال این بیت شعر را كه گفتم، تو كامل كن من بیت شعر را این گونه كامل كردم ( وَ مَنْ اَوْلَیتَهُ حُسْناً فَزِدْهُ )
و هر كس را سزاوار احسان یافتی بر نیكی ات به او بیفزا
در این لحظه پدرم مصرعی دیگر انشا كرد و فرمود: ( سَتُلْقی مِنْ عَدُوِّكَ كُلَّ كَیدٍ) به زودی مكر و حیله از دشمن خود خواهی دید
من نیز بیت او را كامل كردم ( اِذَا كادَ العَدُوُّ فَلا تَكِدْهُ ) وقتی دشمن، دشمنی پیشه كرد تو مانند او مباش
امام وقتی ذهن پویا و فعال فرزند خویش را در پاسخ رسا و شیوا، این چنین آماده میبیند،در شأن او میفرماید: ( ذُرّیةٌ بَعضها مِن بَعضٍ)
فرزندانی كه بعضی از نسل بعض دیگرند
💠 دانش امام در نوجوانی
1- از زلال نبوت
امام كاظم(ع) نوجوانی نورس و با نشاط شده بود
روزی از كوچههای شهر پیامبر (ص) میگذشت شخصی از شیعیان درشت گو و ظاهربین، به نام عیسی شلقان او را دید و با عتاب گفت ای پسر
میبینی پدرت با ما چه میكند؟ روزی ما را به چیزی فرمان میدهد و روز دیگر ما را از آن باز میدارد! او به ما گفته بود با ابوالخطاب دوستی كنیم، امروز میگوید از او بیزاری جویید و او را لعن میكند (ابوالخطاب از نزدیكان و بزرگان اصحاب امام صادق (ع) بود، اما پس از مدتی منحرف شد و به غلات گرایش یافت او امام صادق (ع) را خدا خواند و خویش را پیامبر او معرفی نمود)
امام كاظم (ع) با منطقی استوار در پاسخش فرمود::
مخلوقات خدا سه دسته اند؛
دسته اول مؤمنان راستین اند كه ایمانی استوار دارند.
دسته دوم كافرانی گمراه هستند كه در كفر خود پافشاری میكنند.
و دسته سوم گروهی هستند كه هر چند خود را در زمره مؤمنان قرار میدهند، اما نور ایمان در دلشان نتابیده و ایمانشان عاریهای است كه آنها را معارین گویند
امام به نحوی سربسته عیسی شلقان را جزو همین گروه سوم برشمرد
عیسی میگوید پس از این گفتگوی كوتاه كه بین من و موسی بن جعفر(ع) صورت پذیرفت، نزد پدرش امام صادق (ع) رفتم و آنچه را او به من گفته بود، به امام گفتم امام فرمود: فرزندم موسی از سرچشمه نبوت جوشیده است
ادامه 👇