✋رسول مکرم اسلام «صلی الله علیه و آله و سلم» فرمود: «اَحَبَّ اللَّهُ مَنْ احَبَّ حُسَيْناً؛ خداى متعال دوست دارد كسى حسین را دوست دارد ** ای سایه‌ات فتاده به روی سرم حسین         معنای واقعی اصول الکرم حسین لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد         ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین یادم نمی‌رود که همه عزتم تویی      من پای سفرۀ تو شدم محترم حسین سخن از عنایات، کرامات و الطاف حضرت اباعبدالله«علیه السلام» به دوست‌داران و زائران و پناهندگانش به گستردگی و وسعت عالم هستی مجال می‌خواهد؛ چراکه عنایات آن بزرگوار در همه زمان‌ها و مکان‌ها جاری و ساری بوده است و مردم همچنان به لطف و اراده حضرت پروردگار در ادامه تاریخ، شاهد عنایات و کرامات ایشان خواهند بود. رسول مکرم اسلام «صلی الله علیه و آله و سلم» فرمود: «اَحَبَّ اللَّهُ مَنْ احَبَّ حُسَيْناً؛  خداى متعال دوست دارد كسى كه حسين را دوست داشته باشد».  وجود انواع سختی‌ها و موانع راه و مشکلات برای رسیدن به کمال و رشد واقعی در این عالم، نیاز مردم به کشتی نجات را روشن‌تر می‌نمایاند. به طور کلی اگر تمسک به کرامات و عنایات اولیای الهی نباشد، خطرات زیادی در راه رسیدن به مقصد حقیقی انسان را تهدید می‌کند. طىّ اين مرحله بى همرهى خضر مكن         ظلمات است بترس از خطر گمراهى    به همین دلیل رسول گرامی اسلام «صلی الله علیه و آله و سلم» فرمود: «اِنّ الحسین مصباح الهدی و سفینة النَّجاة؛  همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است».  از صدر اسلام تا کنون تمام کائنات از عنایات وجود مقدس حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» بهره‌مند شده‌اند. این عنایات به اندازه‌ای است که دربارۀ آن آثار و کتب متعددی به رشته تحریر درآمده و مقالات فراوانی نگارش شده است؛ بنابراین برای رسیدن به مقصد حقیقی باید همواره خود را در معرض عنایات حضرات معصومین«علیه السلام» به‌ویژه حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» قرار دهیم تا از مسیر حق منحرف نشویم. در این نوشتار بخشی از عنایات آن حضرت به عزاداران، زائرین، مشتاقان و پناهندگانش را بازگو می‌کنیم. 🌹🌹 یک: عنایت به بانوی یزدی محدث قمی می‌نویسد: حاج محمدعلی یزدی ـ که مرد فاضل و صالحی بود ـ همسایه‌ای داشت که از کودکی با هم بزرگ شده بودند و نزد یک معلم می‌رفتند تا آنکه رفیقش بزرگ شد و به عشاری (باج‌گیری و پول زور‌گرفتن) مشغول شد و پس از آنکه از دنیا رفت، در نزدیکی همان مقبره‌ای که حاج محمدعلی یزدی شب‌ها در آن بیتوته می‌کرد، دفن شد. حاج محمدعلی چند روز پس از فوتش او را در خواب می‌بیند که در ظاهری نیکوست و جایگاهش خوب است؛ پس از او پرسید : من از کارهای تو در دنیا خبر داشتم و احتمال نمی‌دادم که این مقام تو باشد؛ زیرا مقتضای شغل تو جز عذاب نبود. بگو با کدام عمل به این درجه و مقام رسیدی؟ گفت: همین‌طور است که تو می‌گویی، من از روزی که از دنیا رفتم، به بدترین نوع عذاب گرفتار بودم تا اینکه دیروز همسر استاد اشرف حداد را در این مکان دفن کردند. امام حسین«علیه السلام» در شب وفات او سه‌مرتبه او را زیارت کرد و در مرتبه سوم امر فرمود که عذاب را از این قبرستان بردارند، آن‌گاه حال ما نیکو شد و در وسعت و نعمت الهی افتادیم. از خواب بیدار شدم و به جستجوی استاد اشرف حداد پرداختم. او را در بازار آهنگران یافتم و از او پرسیدم: تو همسری داشتی؟ گفت: بله، دیروز وفات کرد و او را در فلان مکان دفن کردم. گفتم: او به کربلا رفته بود؟ گفت: نه. گفتم: مصایب آن حضرت را ذکر می‌کرد؟ گفت: نه. گفتم: مجلس تعزیه‌داری داشت؟ گفت: نه. آن‌گاه پرسید: دنبال چه هستی؟ خوابم را برایش بازگو کردم، گفت: آن زن مرتب زیارت عاشورا می‌خواند.  🌹🌹🌹 ◾️موضوعات محرمی شب چهارم👇 https://eitaa.com/fatemi222/9506