سومین گروهی که با کارشون دین را حفظ میکنند وَ جَوَادٍ لَا يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ؛ یا غنی هم داره تو بعضی روایات ثروتمندی که بخل نورزه بابا هزینه کن تو این محله شما پولداری میتونی برا ابیعبدالله روضه بگیری میتونی کلاس بذاری میتونی برنامة دینی بذاری خیلی مهمه من یکبار این مطلب اینجا گفتم منتهی این جمعیت نبوده چهارشنبه شبها که یه قدری خلوتتر بوده عرض کردم من اراک رفتم یک جایی یک باغ بسیار بزرگی یک زمین مزرعه بسیار بزرگی که دامداری داشت مزرعه داشت و نمیدونم چند هکتار بود ولی گفتند سالی ده میلیارد تومان هزینة درآمد اینجاست سالی ده میلیارد تومان درآمد اون گندم و جو درختهای گردویی که داشت و دامهایی که گوسفند و گاو خیلی نزدیک شاید 150 ـ200 نفر اونجا کار میکردند من پرسیدم این برا کیه زیرنظر اوقاف بود رئیس اوقاف اراک گفت اینجا مال یکی از افراد قاجار بوده قبل از پهلوی آخرآیی که دیگه رضاخان آمد سرکار ایشون این باغ را کلش وقف کرده برا کارهای فرهنگی نجف اشرف ببینید این پولدار ارزش داره میگفت الان در نجف اشرف ما از اینجا مدرسه ساختیم حوزه را تقویت کردیم کمک به عرض میکنم مسائل مالی نجف الحمدلله به برکت خون شهداء به برکت عنایت امام زمان من امسال که نجف بودم دیدم اصلاً مدارس، حوزهها، خیلی شیک ساخته شده رونق گرفته حوزة نجف خب یکی از افرادی که حالا اومده پولشو باغشو خانهاشو زندگیاشو با ده میلیارد تومان در ماه درآمد اومده اون زمان که اینقد نبوده این یواش یواش به این درآمد رسیده وقف کارهای فرهنگی نجف اشرف این فکر بلند اگر افراد صاحب ثروت کمک نکنند به این هیئتها به این مجلسها آقایون جوانهایی که تو محلههاتون هیئت میگیرند بیست تا پانزده تا تو دانشگاهها تو دبیرستانها اینها را تقویت کنید خدا میداند من یه وقتی باز این قصه را گفتم یه جاهایی یکی از این عزیزانی که از مسئولین نظام هم هست حالا اسم نمیبرم از ایشون شاید راضی نباشه میگفت من یه وقتی در تهران خانه میساختم یه زمینی گرفته بودیم اون بالای تهران آپارتمان بسازیم ایشون میگفت تعدادی کارگر اوردم مثلاً 30 تا 40 کارگر که در این ساختمان کار کنند گفتیم دیگه شما ثابت بمونید ما هر روز صبح نیام کارگر از سر چهار راه بیاریم پنج ماه شش ماه که ما کار داریم کارگر اینجا باشید خیالتون راحت باشه که به هر حال اینجا کار دارید همین جا دعا میکنیم به آبروی امام حسین انشاءالله خداوند این رکود را از این کشور مرتفع بگرداند زمینة شغل، ازدواج، کار، برا همة جوانها مخصوصاً این کارگرها افرادی که روزآمد هستند صبح باید تا شب کار کنه شب خرج کنه من خیلی غصه میخورم گاهی میبینم این عزیزان صبح میان شب برمیگردند منزل از خدا میخواهیم به آبروی امام حسین انشاءالله زمینة کسب و کار و اشتغال رونق اقتصادی در این کشور فراهم بفرماید ایشون میگفت: خود به اول محرم این کارگرها به من گفتند که اجازه میدی ما تو این زمین شما یه روضهای بگیریم گفتم باشه من کاری با شما ندارم دور این زمین یه پرچمی زدند و 30 ـ40 تا کارگر اونم مال شهرستاناند غالباً تو تهران کار میکنند اول محرم یه روضهای گرفتند که خودشون شبها دور هم تو این زمین این برنامه را داشته باشند میفرمود من شب چهارم پنجم بود گفتم برم شرکت کنم ببینم روضة اینا چیه واقعاً به چه شکلیه روضة سادة بدون شام بدون حسینیه تو یه زمین ساده میفرمود رفتم و نشستم و دیدم یک صندلی گذاشتند گفتم مگه شما سخنران هم دارید؟ گفتند بله ما یه آقایی پیدا کردیم اینجا شبها برامون منبر میره گفتم کی هست؟ گفتند نمیشناسیمش ولی خوب حرف میزنه خیلی قشنگ صحبت میکنه گفتم خب حالا ما امشب نیت میکنیم تو مجلس شما شرکت کنیم همینطور که نشسته بودیم گفتند آقا آمد نگاه کردم میفرمود: دیدم که مرحوم علامه محمدتقی جعفری(ره) اون شخصیتی که من خودم یه وقت حالا دانشگاه پنج شش ماه قبل از مراسم زنگ زدم فرمود: من نمیتونم بیام یعنی فرصت اقتضاء نمیکرد خیلی تعجب کردم یک جلسهای به این سادگی به این آلایشی آقای علامة جعفری(ره) ایشون میشناختم منبر که تمام شد من سوار کردم با ماشین ببرم سؤال کردم گفتم شما اینجا گفت راستش من میرفتم دانشگاه تو مسیر بودم این کارگرآ اومدن سراغ ما گفتن ما یه همچنین جلسهای داریم بانی هم نداره کسی هم نیست خودمونم هستیم میخواهیم شما بیائید شبی نیم ساعت برا ما صحبت کنید گفتم باشه گفتم این جلسه برا خداست قول دادم بیخود کسی علامه جعفری نمیشه
ادامه دارد 👇👇