به پاى درد و دلِ بنده چاه کم آورد مقابل جگر من که آه کم آورد به پیش هیچ کسى کج نگشت گردن من ولى مقابل این بارگاه کم آورد تمام شد رمضان، تازه ما شروع شدیم به شب‌نشینى عشاق، ماه کم آورد :: زمان توبه‌ی من هم نریخت گریه‌ی من همینکه رفت دم قتلگاه، کم آورد خودت بیا و بگو یاعلى؛ بلندم کن دوباره بنده‌ی تو بین راه کم آورد ✍️ https://eitaa.com/fatemi8/100