کنار علقمه محشر به پا شد امید خیمه ها اخر فدا شد ⋄
علم افتاد بر روی زمین و دو دست ساقی از پیکر جدا شد ⋄⋄
برادر غرق خونه برادر نیمه جونه برادر کاکلش اتش فشونه ⋄
یکی تو اسمونا نوحه خونه امون از بی وفایی زمونه ⋄
تویی که از غم زینب هلاکی منم که از غمت قدم کمونه ⋄⋄
برادر روی خاکه برادر سینه چاکه برادر از غم خیمه هلاکه ⋄
داره از نیزه ها بارون می باره زمین از خون ساقی لاله زاره ⋄
خبر بر شاه مظلومون رسونید که ساقی یک تن و دشمن هزاره ⋄⋄
برادرغصه داره برادر بی قراره شده مشک برادر پاره پاره ⋄
برادر خواهرت چشم انتظاره خبر از حال و روز تو نداره ⋄
اگه که بر نگردی خواهرت رو بلا تکلیفی از پا در میاره ⋄⋄
برادر نا امیده به خاک و خون تپیده علم افتاده با دست بریده