یکی از صحابه رسول خدا تو کوچه داشت می رفت، رسید به یک صحابی دیگر با هم سلام علیک کردند.
صحابه دومی به صحابه اولی گفت: حالت چطوره؟
گفت: چه حالی؟! هلاک شدم!
پرسید: چطور یعنی هلاک شدم؟!
گفت: در محضر پیغمبر اکرم که هستیم،آنچنان هستیم مثل اینکه ملکوت را می بینیم! از محضر آقا که می آییم بیرون، کم کم این حالت زائل می شود، برمی گردیم به حالت ظلمانی خودمان.
آن صحابی گفت: جانا سخن از زبان من می گویی، من هم همین حالت را دارم.
گفت: چه کار کنیم؟ چه علاجی بکنیم؟
گفت: چه علاجی بهتر از اینکه الان که به رسول اکرم دسترسی داریم، بریم به خدمتش، دردمون را بگوییم، طبیب نفوس تمامه عالمیانه پیغمبر.
رفتن خدمت رسول خدا، عرض کردند: یا رسول خدا ما حالمان در محضر شما خیلی خوبه، مثل اینکه اصلا پرده ها می رود کنار، از محضر شما که بیرون می آییم حال عوض می شود، کمرنگ می شود تا اینکه بالاخره به صفر می رسه.
محل شاهدم اینجاست،ببینید این کاشفیت دارد، قبلا هم گفتم، دلم می خواد در این اسلام عزیزی که داریم به این کاشفیت ها توجه کنیم، و الا به این ها توجه نکنیم، خدا می داند از مشتی از معارف محروم می شویم، و کلاه سرمون می ره.
حضرت فرمودند: اون حالی که نزد من پیدا می کنید ها، اگر آن را نگه بدارید، «لصافحتکم الملائکه» ملائکه باهاتون مصافحه می کنند!
در محضر استاد فاطمینیا
@
@fateminiya_ir