حدیث بیست و یکم شکر توضیح شکر جلسه دوم 🌸🍃 توجیه دیگر را سید مرتضی علم الهدی بیان کرده است و آن این که « ذنب » به معنای گناه کردن ( مصدر ) است لذا هم می تواند به فاعل اضافه شود ، و هم به مفعول و در این جا به مفعول اضافه شده است ، یعنی آنچه از گناه کردن مردم نسبت به تو گذشته است ( مثل جلوگیری از ورود به مکه و مسجد الحرام ) خداوند احکام آن دشمنان را در فتح مکه نسخ می کند و عار آن را بر تو می پوشاند و به زودی وارد مکه می شوی . 🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷 از این رو غفران را جزای جهاد و فایده فتح قرار داده است و اگر مراد از آن ، مغفرت گناهان باشد ، معنای معقولی ندارد و معنای « ما تقدم وما تأخر » یعنی کارهای زشتی که در گذشته نسبت به تو و قوم تو کرده اند . گنـاهـی بـرای تـو باشـده توجیه سوم این است که : اگر در گذشته یا پس از این گناهی برای تو باشد آمرزیدم . و معنای آن این نیست که وقوع یافته باشد . 🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷 چهارم آنکه مقصود از گناه ، ترک مستحب است ، چون از آن حضرت واجبی ترک نشده است و ممکن است به سبب مقام والای او ، آنچه بر دیگران گناه نیست ، نسبت به آن حضرت گناه شمرده شود . علامه مجلسی به نقل از عیون مرحوم صدوق آورده است : محمد بن جهم گوید : در مجلس مأمون بودم و حضرت رضا هم پیش او بود . 🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷 مأمون پرسید : با آن که انبیا معصومند ، معنای این آیه ( تا خداوند ، گناهان گذشته و آینده تو را بیامرزد ) چیست ؟ حضرت فرمود : نزد مشرکان مکه ، پیامبر از همه گنهکارتر بود ، چون آنـان غیـر از خـدا ، سیصد و شصت بت را می پرستیدند ، چون رسول خدا(ص)آمـد ، آنان را بـه اخـلاص دعوت کرد و این بر آنان بسیار گران آمد و به او نسبت دروغ دادند . چون خداوند ، مکه رابرای پیامبرش فتح کرد ، این آیه را نازل فرمود ، چون مشرکین مکه او را گنـه کـار می دانستند که ایشان را به توحید دعوت کرد و بخشوده شدن گناه او نزد آنان این بود که خداوند ، آن حضرت را بر ایشان غلبه داد . مأمون هم این سخن را پسندید . 🌸🍃 يا علی مدد ادامه دارد @fatemiyeh_banovan