متن خلاصه شدۀ شب دوم محرم یک شنبه 18 تیرماه 1403 موضوع: عبودیت (توبه) ✅ بحث در مورد توبه است که اولین منزلگاه در سیر الی الله به حساب می آید. 📌 گناهانی چهار اثر دارد که عبارتند از: وجود ظلمت، تعفن و آتش در گناه و اینکه گناه به سبب کدورتی که دارد نورانیت عقل را کم می سازد. 1️⃣ اما در گناه ظلمت است زیرا اعمالی که انسان مرتکب می شود یا رنگ الهی دارد و یا رنگ غیر الهی. اگر رنگ الهی داشت، خداوند نور است و عمل نیز نورانی می شود و اگر برای غیر خدا باشد در عمل نورانیتی نیست و چون بین نور و ظلمت حد وسطی وجود ندارد. 2️⃣ اما گناه متعفن است زیرا از اسامی خداوند «یا طاهر» و «یا مُطَهِّر» است اگر عمل برای خدا باشد رنگ طهارت پیدا می کند و عمل، طیّب و طاهر می شود و گرنه تعفن جای آن را می گیرد. ما نور و ظلمت عادی و یا بوی تعفن و طهارت عادی را مشاهده می کنیم زیرا اینها مخصوص به عالم مُلک است و حواس مُلکی آن را درک می کند. اما ظلمت و تعفن گناه ابزار غیر عالم مُلک را می طلبد و اگر آن را درک نمی کنیم یعنی هنوز از عالَم مُلک جدا نشده ایم. 3️⃣ در مورد اثر آتش نیز در روایات است که خداوند برای انسان چهل پرده قرار داده است تا انسان با گناه رسوا نشود. با هر گناه، یک پرده آتش می گیرد و سرآخر با گناه چهلم آخرین پرده می سوزد. خداوند در این هنگام به ملائکه فرمان می دهد او را با بال های خود بپوشانند تا همچنان رسوا نشود. اگر این انسان همچنان به دنبال گناه و معصیت رود ملائکه از تعفن گناه به خدا به خدا شکایت می کنند. در نتیجه فرمان می رسد که خودتان را کنار بکشید و اینجاست که گنهکار رسوا می گردد. 4️⃣ اما در مورد زوال عقل می گوییم: عقل نورانی است و اگر انسان گناهی را مرتکب شود، ظلمت و تعفن گناه، نورانیت عقل را لحظه له لحظه تاریک تر می سازد. ✅ أعمال انسان ها چهار عنوان دارد که عبارتند از: عنوان «هالکون»، «معَذَّبون»؛ «ناجون» و «فائزون» 1️⃣ انسان ها که با دستورات الهی مخالفت می کنند جزء هلاک شوندگان هستند. 2️⃣ دستۀ دوم کسانی هستند که دین خدا را قبول دارند ولی هنگام عمل با آن مخالفت می کنند. این گروه به مقدار مخالفت، مورد برخورد و عذاب قرار می گیرند. 3️⃣ دستۀ سوم خدا، دین خداوند را قبول دارند و به وظیفۀ خود عمل می کنند. این گروه اهل نجاتند. 4️⃣ دستۀ چهارم علاوه بر عمل، برای ترویج دین خدا زحمت می کشند، این گروه جزء «فائزون» هستند. 📌 به همین دلیل در روز قیامت هم درجات بهشت متفاوت است و هم درکات جهنم. جهنم دارای هفت طبقه است و هر طبقه دارای اسم خاصی است. طبقات بهشت هم اسامی خاصی دارد و گاه سخن از درجه ای است که که خداوند آن را به عنوان «جنَّتی» (بهشت من) به خودش نسبت می دهد. این تفاوت به سبب تفاوت در اعمال و معرفت افراد است. ❗️در طبقات بهشت هر مقدار که بالاتر می رود نعمت های بهشت افزایش می یابد، در طبقات بسیار بالا افرادی هستند که «جار الله» نامیده می شوند آنها چنان محو حضور خدا هستند که به جلوه گری حور العین اعتنا نمی کنند. حور العین علت آن را از خداوند می پرسند و خداوند می فرماید: من هر روز هفتاد بار به آنها نگاه می کند و با آنها تکلم می کنم آنها در تکلم با من چنان لذتی می برند که سایر لذت ها در نگاه آنها حقیر است. 💠 مثلا دختر و پسری در زمان عقد وقتی با هم صحبت می کنند ممکن است ساعت ها از صحبت آنها بگذرد ولی گذر زمان و حتی گرسنگی و خواب را متوجه نشوند، زیرا چنان عاشق هم هستند که سایر مسائل در نگاه آنها حقیر است. گاه کار به جایی می رسد که تیری به پای امیر مؤمنان ع وارد می شود که وقتی می خواستند آن را از پایش بیرون بکشند درد شدیدی متوجه حضرت می شود ولی همان حضرت هنگام نماز چنان از این بدن فارغ شده بود که وقتی تیر را از پایش کشیدند آن را حس نکرد. 🖌 در روایت است مرگ ناگهان سر می رسد. هر کسی تعداد مخصوصی نفَس در دنیا برای او مقدر شده است و وقتی به انتها برسد و سهمیۀ تنفس او تمام شود حتی یک عدد به آن اضافه نمی شود و هر نَفَس ممکن است همان نفَس آخر باشد. ولی انسان وقتی به این دنیا و جلوه های آن مشغول است به این نکات توجه ندارد. کسانی که جار الله هستند جزو «مسجونین» هستند یعنی زبان و شکم آنها در حبس بود؛ هر حرفی را نمی زدندد و هر غذایی را نمی خورند؛ نه تنها لقمۀ حرام بلکه حتی غذای حلال را نیز زیاد مصرف نمی کردند زیرا غذای زیاد انسان را خسته کرده او را دلمرده می کند. این افراد نمی خواهند به خاطر غذا دلمرده شوند و ارتباط آنها با خدا کمرنگ شود.